در سال 1813، دیوید لیوینگستون، دانشمند، کاشف، مبلغ و مبلغ آینده در اسکاتلند به دنیا آمد. لیوینگستون که قبلاً یک مرد بالغ بود، در سال 1841 کار تبلیغی را در تعدادی از استان های آفریقا دریافت کرد. این مسافر شجاع به دنبال وظایف خود، طول و عرض قاره آفریقا را طی کرد و در سال 1855 به یک سفر تبلیغی دیگر در کنار رودخانه زامبزی رفت. دو هفته بعد، قایق لیوینگستون به مکانی غیرقابل تصور پر سر و صدا نزدیک شد، جایی که ابرهای بخار آب به آسمان بلند شدند و آب های آرام قبلی رودخانه، گویی خشمگین شده بودند، به دوردست ها منتقل شدند، و جایی جلوتر، که قبلاً نامرئی بودند. ، با غرش وحشتناک جایی افتاد. این بزرگترین آبشاری بود که مسافر در تمام عمرش دیده بود. او تأثیر ماندگاری گذاشت!
دیوید لینوینگستون اولین اروپایی شد که آبشار بزرگ آفریقایی موزی-آ-تونیا یا دود رعد و برق را دید. با نگاه دقیق، مسافر توانست قدرت کامل پدیده طبیعی را درک کند. این آبشار به فاصله حدود یک و نیم کیلومتر به طرفین گسترش یافت و ارتفاع آبشار حداقل 120 متر بود.
اسکاتلندی کاشف این معجزه طبیعت بود،او از حق خود برای پیشگام بودن استفاده کرد و آبشار را به نام ملکه انگلیس که مورد احترامش بود نامگذاری کرد. بنابراین یک پدیده طبیعی دیگر در نقشه های جغرافیایی ظاهر شد - آبشار ویکتوریا. تا به امروز، ویکتوریا به عنوان بزرگترین آبشار، جاذبه اصلی قاره آفریقا است، صدها هزار گردشگر از این معجزه طبیعت دیدن می کنند. در سال 1905، یک راه آهن به محل زیارت کشیده شد و این جاذبه وضعیت مکان های ویژه بازدید را دریافت کرد. درست در لبه صخره، به نحوی یک فرورفتگی کوچک در کف سنگی رودخانه به عمق حدود دو متر و عرض 50 متر ایجاد شد. آب در این فرورفتگی برخلاف بقیه صخره که میلیون ها تن آب جوش را رعد و برق می کند، فقط کمی جوشان است.
این فرورفتگی طبیعی بلافاصله توسط گردشگران انتخاب شد و افراد جسور، احساس امنیت نسبتاً بالایی داشتند، تا لبه آب شنا کردند و از جویبارهای آب در حال سقوط عکس گرفتند. خادمین ویکتوریا قاطعانه به چنین سرگرمی های شدید اعتراض کردند، اما بدون موفقیت زیاد، زیرا کنجکاوها را نمی توان نگه داشت و محصور کردن استخر طبیعی غیرممکن بود. چندین مورد بوده است که یک گردشگر بی احتیاطی به زمین افتاده است، اما حتی مرگ تلاش یک نفر هم مانع از بقیه نمی شود. بزرگترین آبشار آفریقا بدون تلفات نیست.
در آبشارهای ویکتوریا بنای یادبودی به لیوینگستون وجود دارد که از یک سنگ در رشد کامل تراشیده شده است. و کمی دورتر جزیره ای است،به نام مبلغ. روزی روزگاری بر آن مراسم آیینی برپا می شد، جادوگران، جادوگران و شمن ها جمع می شدند. در حال حاضر، این جزیره آرام است و محل استراحت بازدیدکنندگان است. اما بر روی پل خطر که به تازگی برای گردشگران ساخته شده و بر فراز آبشار آویزان شده است، به دلیل صدای جیغ نافذ جنس منصف تر، بسیار پر سر و صدا است، حتی صدای آب را مسدود می کند، اگرچه بزرگترین آبشار جهان بدش نمی آید از آن استفاده کنید. استراحت از سر و صدا.
برای جسورترین ها، مسیر خاصی در جنگل بالای آبشار گذاشته شده است که از کنار آن می گذرد، انسان با عناصر خود احساس تنهایی می کند. درست است که زنان آنجا نمی روند. و در نهایت، یک اسکادران ویژه از چندین گلایدر آویزان و یک هلیکوپتر وجود دارد که گردشگران برای مشاهده ویکتوریا از منظره پرنده به هوا بلند می شوند. با این حال، پرواز بر روی یک هنگ گلایدر برای مسافر تا حدودی آزاردهنده است، و او در حال بازرسی نیست، اما در کابین خلبان یک هلیکوپتر - درست است، می توانید با خیال راحت به اطراف نگاه کنید و بزرگترین آبشار رودخانه زامبزی را ببینید و از آن لذت ببرید. با تمام جزئیات.