فهرست مطالب:
- تاریخ Sarepta (ولگوگراد)
- توسعه تسویه حساب
- ایجاد موزه و اهداف آن
- موزه-رزرو سارپتا (ولگوگراد)
- Kirch
- ارگان
- مجسمه تعادل
- فعالیت های اطلاع رسانی
2024 نویسنده: Harold Hamphrey | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 10:12
این مجموعه تاریخی و معماری شگفت انگیز می تواند همه کسانی را که به ولگوگراد می آیند ببیند. سرپتا در حومه جنوبی شهر قرار دارد. اینها ساختمانهای معجزه آسایی باقیمانده از سکونتگاه لوتریان - مستعمره نشینان هستند که تأسیس شد و یک جامعه مذهبی از هرگوترها بود.
تاریخ Sarepta (ولگوگراد)
امروزه بزرگترین ناحیه شهر، هم از نظر قلمرو و هم از نظر جمعیت، کراسنوآرمیسک است. اما 230 سال پیش در این سرزمین شهر کوچکی وجود داشت که توسط مهاجرانی از آلمان تاسیس شد. او سارپتا نام داشت.
در قرن هجدهم، امپراتور کاترین دوم روسیه از هموطنان خود دعوت کرد تا در توسعه حومه های خالی جنوبی روسیه شرکت کنند. Herrnguters، که در ساکسونی زندگی می کرد، اولین کسانی بودند که به تماس او پاسخ دادند. آنها مسیحی بودند، از نوادگان برادران موراویا و چک که پس از سرکوب انقلاب هوسی، مجبور به ترک وطن خود شدند. چندین دهه قبل از نقل مکان به روسیه، برادران چک در شهرک گرنگوت در زاکسن پناه گرفتند. در این دوره، جامعه آنها به طور قابل توجهی گسترش یافت.طرفداران جدید به آنها پیوستند.
هرگوترها پذیرفتند که به شرطی به آنها فرصت داده شود تا در کار تبلیغی شرکت کنند اسکان داده شوند. آنها میخواستند کلام خدا را به همه کسانی که رنج میکشند برسانند تا از بیماران، فقرا و معلولان مراقبت کنند. آنها محل اسکان را خودشان از بین پیشنهادات زیاد انتخاب کردند. هنگامی که زمان نامگذاری این شهرک فرا رسید، برادران به کتاب مقدس روی آوردند. آنها سخنان خداوند را که خطاب به الیاس نبی که به سارپتا صیدا فرستاده شده بود، خواندند. خداوند آن را طوری ساخت که در خانه بیوهزنی که پیامبر در آن اقامت داشت، آرد وان تمام نشد و روغن کوزه کم نشد. این زن و پسرش را از گرسنگی نجات داد.
احتمالاً این یک تصادف فوق العاده است، اما سرپتای ما (ولگوگراد) به تولید روغن نباتی و آرد نیز معروف بود. امروز هم می توانید کالاهایی با نام "سارپتا" را در قفسه ها ببینید.
توسعه تسویه حساب
با گذشت سالها، مستعمره رونق گرفت. چندین کارخانه در آن ظاهر شد، باغ ها، تاکستان ها، خربزه ها کاشته شد. سارپتا به عنوان یکی از بهترین استراحتگاه های روسیه در نظر گرفته شد و به دلیل حمام های گلی و چشمه های معدنی خود مشهور شد. به نظر می رسید که خداوند خود از ساکنان شهرک در برابر بیماری های همه گیر و بلایای طبیعی محافظت می کند. این فقط فعالیت تبلیغی است که با فرمان سلطنتی چند دهه بعد ممنوع شد. این با این واقعیت توضیح داده شد که گسترش انجیل مانعی برای تجارت و توسعه اقتصادی است.
از آن لحظه به بعد، زندگی در سارپتا شروع به محو شدن کرد. اکثر مستعمره نشینان Herrnguters شهرک را ترک کردند و کسانی کهباقی ماند، بخشی از جامعه لوتری شد. نوادگان آنها در خلال سرکوبهای قرن بیستم نابود یا به قزاقستان و سیبری تبعید شدند.
ایجاد موزه و اهداف آن
در سپتامبر 1990، شورای وزیران فدراسیون روسیه تصمیم به ایجاد یک موزه بزرگ در فضای باز در این قلمرو گرفت. در آن زمان پنج هکتار را اشغال می کرد. اهداف اصلی ایجاد آن حفظ یک نمونه تاریخی منحصر به فرد از برنامه ریزی شهری قرن 18-19 بود. علاوه بر این، برنامه ریزی شده بود که فناوری ها و صنایع سنتی، سنت های ملی مردمانی که از دیرباز در این سرزمین زندگی می کردند، احیا شود. امروز "سارپتا" (ولگوگراد) موزه ای است که همگام با موسسات تحقیقاتی پیشرو کشور شده است. او میراث فرهنگی و تاریخی روسیه را تبلیغ می کند.
موزه سارپتا (ولگوگراد) مراکز اقوام آلمانی، روسی، اوکراینی، تاتار، بلاروس و کالمیک را در خود جای داده است. در اینجا شرایط برای حفظ چندفرهنگی قومی این منطقه، توسعه ارتباطات بین قومی و سنت های عامیانه ایجاد شده و دائماً در حال مدرنیزه شدن است.
با مشارکت فعال ساکنان محلی در مدت زمان نسبتاً کوتاهی، موزه صاحب مجموعه های عالی قوم شناسی، باستان شناسی و سکه شناسی شد. افتخار موزه، صندوق آرشیوی عکس است. در نمایشگاه های آن مطالبی ارائه می شود که منحصر به فرد بودن زندگی و فرهنگ مهاجران آلمانی، کالمیک ها و دهقانان روسی را برجسته می کند.
موزه-رزرو سارپتا (ولگوگراد)
امروزه موزه-رزرو تبدیل به یک مرکز مهم گردشگری، فرهنگی، علمی ومرکز تحقیقات و روش شناسی ولگوگراد. اکنون بیش از 7 هکتار وسعت دارد. 26 ساختمان در قلمرو آن حفظ شده است. علاوه بر این، 23 مورد از آنها بناهای تاریخی قرن هجدهم تا نوزدهم با اهمیت فدرال هستند. موزه سارپتا (ولگوگراد) که عکس آن را در مقاله ما مشاهده می کنید، دارای پرسنل واجد شرایط و پتانسیل علمی بالایی است که امکان حفظ، مطالعه و عمومیت بخشیدن به میراث مردمان منطقه ولگا را فراهم می کند.
Kirch
یکی از اصلی ترین اشیاء معماری سارپتا کلیسا است. در شمال میدان مرکزی روستا قرار دارد و سکونتگاه را از قبرستان جدا میکند و به این ترتیب نماد خط ظریف جداکننده زندگی و مرگ است.
اولین سالنی که برای نماز در نظر گرفته شده بود توسط اسقف نیکمن در سال 1766 تقدیس شد. با این حال، یک سال بعد، کلیسا به ساختمان دیگری که قبلا برای خانه مجمع در نظر گرفته شده بود، منتقل شد. بعدها ساختمانی با محل زندگی رئیس کلنی و کشیش به آن متصل شد.
ساخت کلیسای جدید در سال 1771 با بودجه ای که مستعمره به عنوان هدیه از کاترین دوم دریافت کرد آغاز شد. همچنین از کمک های برادران نیز استفاده شد. ساختمان جدید یک سال بعد (1772) تقدیس شد.
سالن کلیسا در لیختنبورگ به عنوان الگویی برای کلیسای سارپتا عمل کرد. این بنا دارای سبک معماری فوق العاده زاهدانه است. کاملاً با قوانین «باروک هرنگوت» مطابقت دارد. این کلیسا یک ساختمان مستطیل شکل دو طبقه با سقف شیروانی و تقریباً عاری از تزئینات معماری بود. به او از یک طرفیک ساختمان اضافی اضافه شد آپارتمان های رئیس کلنی و روحانیون وجود داشت.
پس از انقلاب اکتبر 1917، خدمات در کلیسا تقریباً 20 سال ادامه یافت. اما همچنان در سال 1930 فرمانی مبنی بر تعطیلی آن صادر شد. در واقع این اتفاق در سال 1937 رخ داد. پس از پایان جنگ جهانی دوم، سینمای Kultarmeets در این ساختمان سازماندهی شد. در طول بازسازی، برج تخریب شد، ارگ برچیده شد، ناقوس ها برداشته شد و برخی از بازشوهای پنجره گذاشته شد. در ضلع شمالی، جایی که سرسرای سینما قرار داشت، یک پسوند ظاهر شد. در سال 1967، سینما تعطیل شد و یک انبار در کلیسا قرار داشت.
امروز، برای گردشگران متعددی که به ولگوگراد می آیند، سارپتا در فهرست گردش های اجباری گنجانده شده است. آنها میتوانند ساختمان کلیسا را که بهطور چشمگیری تغییر یافته است، ببینند، که در سال 1991 بخشی از موزه شد. چهار سال بعد (1995)، اولین مراسم رسمی پس از چندین سال در اینجا برگزار شد.
ارگان
ولگوگراد به خاطر آثار تاریخی بی نظیرش مشهور است. سرپتا در میان آنها جایگاه شایسته ای را به خود اختصاص داده است. یکی از جاذبه های اصلی آن ارگ است که در کلیسا نصب شده است.
این توسط جامعه شهر Wächtersbach (آلمان) اهدا شد. پدال های آن به شما این امکان را می دهد که هنگام بازی، رجیسترها را تغییر دهید. این کلیسا به طور منظم میزبان کنسرت های ساز و ارگ است. امروزه این تنها ارگ در منطقه است که صدای زنده و بدون جلوه های الکترونیکی دارد.
مجسمه تعادل
در قلمرو موزه می توانید مجسمه نمادین هماهنگی و تعادل را ببینید -تعادل این هدیه ای است از طرف شهر خواهرش کلن به شهر قهرمان. در سال 2004 در جشن روزهای فرهنگ آلمان نصب شد.
این اثر توسط رولف شافنر - مجسمهساز مشهور آلمانی در سنگ ساخته شده است. این بخشی از یک ترکیب بزرگ متشکل از پنج عنصر است. آنها در پنج شهر اروپایی - کلن (آلمان)، کورک (ایرلند)، سانتیا (اسپانیا) کرونهایم (نروژ) نصب شده اند. اکنون ترکیب نیز در ولگوگراد است.
فعالیت های اطلاع رسانی
Sarepta تأثیر بسیار خوبی بر همه گردشگرانی که به ولگوگراد می آیند می گذارد. و نه تنها آثار تاریخی حفظ شده است. موزه رزرو به طور منظم سمینارهای علمی بین منطقه ای، "میزهای گرد"، کنفرانس ها، سالنامه علمی خود و روزنامه "نووستی سرپتا" را منتشر می کند.
موزه دارای بهترین کتابخانه تجربی آلمانی در منطقه، مراکز فرهنگی روسی، آلمانی و کلیمی است.
توصیه شده:
ولگوگراد - روستوف: چگونه به آنجا برسیم؟
در این مقاله در مورد نحوه رفت و آمد از ولگوگراد به روستوف و بازگشت صحبت خواهیم کرد
ولگوگراد، مینی بوس: برنامه. مسیرهای مینی بوس در ولگوگراد
در شهری مانند ولگوگراد، مینی بوس ها بخش مهمی از حمل و نقل عمومی هستند. بزرگترین مرکز منطقه جنوبی ولگا بدون زیرساخت جاده نمی تواند توسعه یابد. برای تضمین آزادی رفت و آمد ساکنان و مهمانان شهر، شبکه گسترده ای از حمل و نقل شهری ایجاد شده است که در آن تاکسی های مسیر ثابت نقش مهمی را ایفا می کنند
آسیاب گرگارد در ولگوگراد (عکس)
ولگوگراد تا به امروز خاطره وحشت های جنگ جهانی دوم را حفظ کرده است. تقریباً کل شهر ویران شد و ساختمانهای باقیمانده شبیه ارواح بودند که توسط گلولهها و گلولهها فلج شده بودند
باغ گیاه شناسی، ولگوگراد: آدرس ها. درختکاری در ولگوگراد
در ولگوگراد مکان های کافی برای لذت بردن از حیات وحش وجود دارد. اینها باغ گیاه شناسی منطقه ای ولگوگراد، درختکاری های ناحیه کراسنوکتیابرسکی و کراسنوآرمیسکی هستند. هر یک از آنها با کوچه های سایه دار و گیاهان کمیاب بازدیدکنندگان را خوشحال می کند. امروز به طور خلاصه در مورد هر یک از آنها صحبت خواهیم کرد
مناظر ولگوگراد: عکس، توضیحات، حقایق جالب
شهر قهرمان ولگوگراد امروزه به عنوان نمادی از جنگ بزرگ میهنی در نظر گرفته می شود. به مدت دویست روز (این مدت نبردهای خونین اینجا طول کشید) بیش از یک میلیون شهروند اتحاد جماهیر شوروی در شهر جان باختند