قلعه میخائیلوفسکی در سن پترزبورگ

2024 نویسنده: Harold Hamphrey | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 10:12

مجموعه معماری باشکوه سنت پترزبورگ شامل بسیاری از ساختمان های برجسته است. در میان آنها قلعه میخائیلوفسکی خودنمایی می کند که تاریخچه جالبی دارد که در رازها و افسانه های متعددی پوشیده شده است.

قلعه غیرمعمول

یک قصر باشکوه و غیرمعمول بر روی خاکریز فونتانکا برمی خیزد. شبح آن تا حدودی یادآور ساختمان های غم انگیز قرون وسطایی است. قلعه میخائیلوفسکی در سنت پترزبورگ ساخته تزار پل اول است که شخصیتی بسیار بحث برانگیز در تاریخ روسیه محسوب می شود. برای مورخان، شاه هنوز مرموزترین و عجیب ترین چهره در بین همه حاکمان کشور است.

تاریخ کاخ، مانند زندگی خود پل اول، پوشیده از اسطوره ها، افسانه ها، اسرار است که محتوای آنها بیشتر شبیه یک رمان عرفانی قرون وسطایی است.

قلعه میخائیلوفسکی در سال 1797 تأسیس شد. به طور رسمی، دو معمار مشهور روی این پروژه کار کردند: اینها ویچنزو برنا و واسیلی باژنوف هستند. با این حال، مورخان ادعا می کنند که یک شرکت کننده سوم وجود داشته است - این خود پاول اول است. او چندین طرح را با دستان خود ساخت. این قلعه در کمترین زمان ممکن ساخته شد. ساخت آن تنها سه سال طول کشید. و نام قصر بودبه افتخار کلیسا، که در روز سنت مایکل تقدیس شد.

انتخاب محل ساختمان

مکان برای ساخت قلعه میخائیلوفسکی در سن پترزبورگ تصادفی انتخاب نشده است. به طور کلی، کاخ برجسته ترین نماینده عصر پولس اول است. افسانه می گوید که فرشته مایکل به یکی از نگهبانان اینجا ظاهر شد. به همین دلیل بود که کلیسای خانگی ابتدا به نام قدیس و بعداً کاخ جدید نامگذاری شد.

اتفاقاً ساختمان از ابتدا ساخته نشده است. قبلاً در همان مکان یک قصر تابستانی وجود داشت که توسط خود راسترلی به دستور امپراتور کاترین دوم ساخته شد. در سال 1754، یک وارث، پاول پتروویچ، در اقامتگاه تابستانی متولد شد. خود کاترین دوم به زودی تزارسکویه سلو را برای زندگی ترجیح داد. کاخ تابستانی به تدریج شروع به خراب شدن کرد و برای استفاده موقت به گریگوری اورلوف و بعدا - به گریگوری پوتمکین منتقل شد. در سال 1796، تصمیم به تخریب این اقامتگاه گرفته شد.

یکی از افسانه ها می گوید که نگهبان مردی را دید که از جایی نزدیک کاخ تابستانی ظاهر شد. شکل با درخشندگی روشن شد. مرد دستور داد در محل اقامتگاه تابستانی قصری به افتخار فرشته میکائیل بسازند. آنها می گویند که نگهبان ماجرا را به امپراتور گفت که تصمیم گرفت دستور قدیس را انجام دهد. بنا به دستور پل اول، این ساختمان تسخیرناپذیر و راحت برای زندگی کل خانواده امپراتوری بود. به یاد ظهور قدیس، بنای یادبودی در قلعه میخائیلوفسکی به شکل یک سرباز در طاقچه برپا شد.

کمی از تاریخ…

تاریخ قلعه میخائیلوفسکی به طور جدایی ناپذیری به هم مرتبط استبا سرنوشت پولس اول، که قرار نبود برای مدت طولانی حکومت کند. زندگی امپراتور آینده پر از وقایع و اسرار عرفانی بود. بر اساس روایتی از مورخان، در این قلعه بود که زندگی او به پایان رسید. پاول وارث کاترین کبیر بود که او را از همسرش پیتر سوم به دنیا آورد. پاول همیشه رابطه سختی با مادرش داشت. او هرگز نمی‌توانست او را به خاطر کشتن پدرش در حین به سلطنت رسیدن ببخشد.

پل آموزش و پرورش عالی دریافت کرد. او در بسیاری از علوم سرآمد بود. با این حال ، او در دولت کشور شرکت نکرد ، زیرا برخلاف مادرش دیدگاه های کاملاً متضادی در مورد آینده روسیه داشت. پل از این رویا عذاب می‌کشید که پس از مرگ مادرش جای او را می‌گیرد. و همینطور هم شد. پس از مرگ کاترین کبیر، پولس در سن 42 سالگی بر تخت سلطنت نشست. اما سلطنت او کوتاه مدت بود. در مجموع، او کمی بیش از چهار سال سلطنت کرد.

پیش‌بینی

پاول اول خود طرح هایی از قلعه آینده را به معماران ارائه کرد. حاکم آینده می خواست به امنیت و نفوذ ناپذیری ساختمان توجه ویژه ای داشته باشد. افسانه ای وجود دارد که روشن بین بهترین سرنوشت را برای امپراتور پیش بینی نکرده است. و او در مورد آینده کل خانواده رومانوف گفت. این پیش بینی به شدت پل را شوکه کرد و او تصمیم گرفت نه تنها از خود، بلکه از فرزندانش نیز محافظت کند. بنابراین، او تصمیم گرفت قلعه ای تسخیر ناپذیر بسازد که تمام خانواده بتوانند در آن پنهان شوند. به گفته پل، این قلعه نه تنها باید توسط سربازان، بلکه توسط قدرت های بالاتر محافظت شود. در نتیجه، در قلعه Mikhailovsky در فضای داخلی بسیاری وجود داردنمادهای جادویی که از فراماسونری سرچشمه می گیرد. ورود به کاخ فقط از طریق یکی از سه پل متحرک امکان پذیر بود که توسط سربازان محافظت می شد. برای اینکه بتوان از دست قاتلان و توطئه‌گران فرار کرد، بسیاری از اتاق‌های مخفی و راه‌های زیرزمینی به‌ویژه در ساختمان تجهیز شد.

ساختن قلعه

همانطور که قبلاً اشاره کردیم، این کاخ در سال 1797 تأسیس شد. امپراتور شخصاً سنگی با کتیبه ای یادبود در مورد آغاز ساخت و ساز گذاشت. در این مراسم تمام خانواده شاهنشاهی حضور داشتند. آنها می گویند که پاول با اطلاع از سرنوشت غم انگیز خود در کار ساخت و ساز بسیار عجله کرد. شاید از این طریق می خواست از سرنوشت پیش بینی شده دور شود. در پایان سال، ساختمان از قبل به صورت پیش نویس آماده بود، اما افتتاح بزرگ آن در سال 1800 انجام شد.

شرح قصر

قلعه میخائیلوفسکی خلقت باشکوهی از معماران است. این کاخ بسیار یادآور ساختمان های رنسانس اروپایی است. تنها راه ورود به قلعه از طریق پل های چرخشی بود. در واقع این ساختمان با خندق هایی با آب از زمین جدا شده بود. تمام نماهای کاخ به روش های مختلف ساخته شده بود، آنها با مجسمه های مرمر تزئین شده بودند. اما یک ویژگی وجود داشت که تمام نماها را متحد می کرد - این رنگ غیر معمول ساختمان است - قرمز-نارنجی.

در طول ساخت قلعه، میدان رژه نیز در همان زمان ساخته می شد. اصطبل ها، عرصه ای نیز ساخته شد، کانال هایی که اطراف کاخ را احاطه کرده بودند، ردیف شدند. از آنجایی که قلعه در یک جزیره قرار داشت، پل اول از تسخیر ناپذیری آن مطمئن بود. بنای یادبودی برای پیتر اول در مرکز میدان جلو ساخته شد.

در ابتدا، معماران پیشنهاد کردند که میدان را به میزان قابل توجهی قرار دهندکپی های کوچکی از مجسمه های باستانی با این حال، پاول دستور داد که بنای یادبودی برای پیتر اول برپا کنند. مجسمه در آن زمان قبلاً مدتها پیش ساخته شده بود، اما هرگز نصب نشد. همچنین توسط الیزاوتا پترونا سفارش داده شد. اما پس از مرگ او، همه علاقه خود را به مجسمه سوارکاری از دست دادند. اما کاترین دوم اصلاً این بنای تاریخی را دوست نداشت، بنابراین سال ها آن را فراموش کردند. و فقط پولس اول آن را به یاد آورد و دستور داد آن را در میدان قصر نصب کنند. معاصران بر این باورند که این بنای تاریخی بود که به کل مجموعه وزن ویژه ای بخشید.

یکی از بناهای اصلی قلعه، کلیسای St. مایکل در زیر مناره قلعه از خیابان سادووایا ساخته شده است. کلیسا بسیار کوچک است و برای خدمات خانوادگی خانواده سلطنتی طراحی شده است. به هر حال، چشم بینا که نمادی از ماسون ها است، هنوز در سقف معبد حفظ شده است.

دکوراسیون داخلی

کاخ میخائیلوفسکی نه تنها از بیرون، بلکه از درون نیز زیبا بود. اتاق های مجلل آن برای اقامت خانواده سلطنتی ساخته شده است. علاوه بر این، این کاخ دارای آثار بسیاری از بهترین هنرمندان آن عصر بود. نقاشی های دیواری خیره کننده در فضای داخلی قلعه می درخشید. در تالارهای تاج و تخت و تشریفات، گچبری با طلا پوشانده شد. بهترین پارچه ها برای تزئین دیوارها و مبلمان انتخاب شدند. همچنین، فضای داخلی با پله های مرمر، شومینه، انواع نقش برجسته ها، مجسمه ها تکمیل شد.

کشتن امپراطور

و با این حال چنین قلعه ای محافظت شده و امن نتوانست امپراتور را از سرنوشت غم انگیز نجات دهد. پل از ترس تحقق این پیش بینی، دستور ساخت یک پلکان مخفی را در اتاق خوابش داد که به امتداد سه کیلومتری زیرزمین منتهی می شد.تونل به قلعه ورونتسوف با این حال، این نیز کمکی نکرد.

در طول سلطنت کوتاه خود، پل اول تغییرات اجتماعی زیادی را ایجاد کرد که مردم از آن ناراضی بودند. علاوه بر این، نه تنها ساکنان عادی، بلکه اشراف نیز خشمگین شدند، که امپراتور جدید برای آنها ظالم شد. این همان چیزی بود که منجر به تولد توطئه شد. امپراتور در شب 11 تا 12 مارس در اتاق خواب خود کشته شد. علاوه بر این، قاتلان از طریق در پشتی به اتاق خواب امپراتوری آمدند، که فقط برای نجات پل در صورت خطر ساخته شده بود. اما همه چیز طور دیگری رقم خورد. یک واقعیت جالب این است که پاول در این کاخ (در کاخ تابستانی) به دنیا آمد، خودش آن را بازسازی کرد و در اینجا درگذشت. علیرغم این واقعیت که این قلعه برای محافظت از خانواده سلطنتی ساخته شده بود، حتی به عنوان پناهگاهی برای خود امپراتور نیز عمل نمی کرد. همان طور که پیر برای او پیش بینی کرده بود، مسح خدا در سن 47 سالگی درگذشت. در کاخ میخائیلوفسکی، پاول موفق شد تنها چهل روز زندگی کند. خانواده رومانوف بلافاصله پس از قتل محل بدبخت را ترک کردند. به مردم اعلام شد که امپراطور بر اثر بیماری آپلوکسی درگذشته است. مورخان بر این باورند که اشراف رده بالا طبق معمول در این توطئه شرکت داشتند. در آن روزها سایه ای از سوء ظن بر پسر پولس، اسکندر اول، افتاد، که ظاهراً از قتل قریب الوقوع خبر داشت، اما به پدرش هشدار نداد.

Omens

افراد نزدیک به امپراتور از نشانه های متعددی که قبل از قتل عام پولس بود صحبت کردند. چند روز قبل از مرگ، امپراتور خواب پیتر اول را دید که او را از خطر هشدار داد. و در روز مرگ، پولس در آینه دیدانعکاس او، اما او مرده بود. همه این نشانه ها به هیچ وجه امپراتور را نمی ترساند. او حتی به چیزی هم شک نداشت.

مورخان خاطرنشان می کنند که برای پولس عدد چهار کشنده شد. این در بسیاری از تاریخ های کلیدی وجود دارد: سن امپراتور، تعداد روزهای سپری شده در کاخ و غیره.

بلافاصله پس از مرگ پولس اول، کاخ خالی شد. و شایعاتی در شهر پخش شد مبنی بر اینکه روح صاحب مقتول در ساختمان مستقر شده است. مردم ادعا می کردند که اتفاقات غیرقابل درک در کاخ شروع شده است. رهگذران متوجه نور یک شمع در پنجره ها شدند که در پنجره های تاریک معلق بود. از قلعه ناله ها، قدم ها، موسیقی از ساز مورد علاقه امپراتور می آمد. مردم شروع به اجتناب از ظاهر شدن در منطقه قلعه کردند. برای آرام کردن صحبت ها، گذرگاه زیرزمینی را تخته کردند. با این حال، بدنامی در حال حاضر به شدت در کاخ جا افتاده است. برای هجده سال قلعه بسته باقی ماند.

برای پاکسازی انرژی محل فاجعه، اسکندر دوم دستور داد معبدی در اتاق خواب بسازند. اما این هم کمکی نکرد.

تاریخ بیشتر قلعه

درگیری های متعدد با روح امپراتور کشته شده برای همیشه شهرت کاخ را تثبیت کرد. آنها می گویند حتی نظامیانی که به دلیل بدی آب و هوا تصمیم گرفتند شب را در قلعه بگذرانند، شاهد مناظر عجیبی بودند. برای اینکه کمی از شایعات مربوط به روح ناآرام امپراتور کاسته شود، خانواده سلطنتی تصمیم گرفتند این ساختمان را به دانشکده مهندسی اصلی بدهند. بنابراین قلعه نام دیگری به دست آورد - قلعه مهندسی. با این حال، پدیده های عرفانی در کاخ متوقف نشد. حداقل این چیزی است که شاهدان عینی گفتند. افسانه های قلعه میخائیلوفسکی واین روز ذهن شهروندان و مهمانان شهر را به هیجان می آورد.

قلعه اکنون

به مدت دویست سال، انواع مؤسسات آموزشی در داخل دیوارهای قلعه قرار داشتند و سپس حتی مؤسسات ادارات و آپارتمان های مسکونی ساده در آن قرار گرفتند. تمام گنجینه های هنری بیرون آورده شد. پس از جنگ، قلعه برای یافتن آثار مسیحی از Order of M alta جستجو شد. اما چیزی پیدا نشد. واقعیت این است که هیچ نقاشی از سیاه چال های مرموز قلعه وجود نداشت. معمارانی که در ساخت آن شرکت کردند پس از مرگ امپراتور روسیه را ترک کردند و تمام اسناد موجود را از بین بردند. به هر حال، گروهی از دانشمندانی که در قلعه کار می کردند نیز پدیده های غیرعادی متعددی را ثبت کردند.

و چه کسی می داند اگر در سال 1991 بخشی از کاخ به موزه روسیه داده نمی شد، چه اتفاقی برای این ساختمان می افتاد. و در سال 1995، نمایشگاه های موزه کل ساختمان را اشغال کردند. پس از آن، گشت و گذارهای منظم در قلعه میخائیلوفسکی شروع شد. کار مرمتی در این ساختمان انجام شد که طی آن آنها فضای داخلی اصلی تاریخی، مجسمه های مرمری و کتیبه نبوی روی نمای چهل و هفت حرفی را احیا کردند که برای پولس اول مرگبار شد.

افتتاحیه بزرگ این مجموعه در سال 2003 انجام شد. از آن زمان، تورهای منظمی وجود داشته است. قلعه میخائیلوفسکی سرمایه های محبوب ترین و مرموزترین موزه شهر را در خود جای داده است. از جمله نمایشگاه های دائمی می توان به موارد زیر اشاره کرد: "موضوعات عتیقه هنر روسیه"، "تاریخ قلعه میخائیلوفسکی و ساکنان آن"، "آفریده های هنرمندان روسی". و در آستانه سال نو، مهمانان جوان می توانند از آن بازدید کننددرخت کریسمس در قلعه میخائیلوفسکی. کودکان از بازدید از ماتین های جشن راضی هستند. به هر حال، در یک رقص واقعی می توانید احساس یک شاهزاده خانم یا یک شاهزاده را داشته باشید، به خصوص وقتی که در چنین مکان غیرمعمول و مرموزی برگزار می شود.

ساعت کاری موزه

علاوه بر نمایشگاه معمولی، نمایشگاه های موقت نیز در قلعه میخائیلوفسکی برگزار می شود. تعدادی ساختمان دیگر متعلق به مجموعه قلعه است. به عنوان مثال، در میان آنها غرفه های خیابان Inzhenernaya هستند. آنها همچنین نمایشگاه های بخش های موزه را در خود جای می دهند.

آدرس قلعه میخائیلوفسکی: خیابان سادووایا، شماره ۲. این مجموعه در مرکز شهر واقع شده است، بنابراین پیدا کردن آن آسان است. می‌توانید با مترو به کاخ بروید، در ایستگاه Gostiny Dvor پیاده شوید و در امتداد خیابان سادووایا قدم بزنید.

هزینه بلیط قلعه میخائیلوفسکی 450 روبل است. اگر می خواهید یک تور رزرو کنید، قیمت بازدید به 600 روبل افزایش می یابد. شما می توانید در هر روز به جز سه شنبه از مجموعه کاخ بازدید کنید. ساعات کار قلعه میخائیلوفسکی:

• دوشنبه، چهارشنبه، جمعه، شنبه و یکشنبه - از ساعت 10:00 تا 18:00؛
• پنجشنبه - از ساعت 13:00 تا 21:00.

اگر قصد دارید از سنت پترزبورگ دیدن کنید و از دیدنی های آن دیدن کنید، پس این کاخ را در لیست مکان هایی که باید ببینید قرار دهید. مکانی شگفت انگیز که ارزش توجه بازدیدکنندگان را دارد. نمایشگاه موزه به شما این امکان را می دهد که چیزهای جالب زیادی از تاریخ و زندگی خانواده سلطنتی بیاموزید. و خود قلعه در خارج و داخل فوق العاده زیباست. و تاریخ غیرمعمول و مرموز آن بیشتر به علاقه بازدیدکنندگان دامن می زند. به هر حال، کارکنان موزهادعا می کنند که آنها اکنون با پدیده های غیرعادی مانند شاهدان عینی قرن های گذشته مواجه هستند.