پاکستان کشوری نسبتاً جوان در نظر گرفته می شود که در نتیجه تجزیه بخش بریتانیایی هند در سال 1947 پدید آمد. در ابتدا پایتخت آن شهر کراچی بود، اما به زودی دولت تصمیم گرفت پایتخت جدیدی را در مکانی کاملاً متروک بسازد که مظهر ثروت، رفاه و استقلال کل ایالت شود. نام این شهر اسلام آباد بود که به معنی شهر اسلام یا شهر صلح است.
پلان پایتخت توسط معمار مشهور یونانی Doxiadis ایجاد شد و کار برای اجرای آن در سال 1961 آغاز شد. پایتخت پاکستان بسیار جوان و مدرن است و با شهرهای بزرگ دیگر کشورهای آسیایی کاملاً متفاوت است. اسلام آباد بسیار تمیز است، جمعیت زیادی در آن زندگی نمی کنند، فقط 350 هزار نفر. دولت به شدت بر نظم شهر نظارت می کند؛ پارک ها و باغ های زیادی در اینجا کاشته شده است. به طور کلی پایتخت طرح بسیار مناسبی دارد، می توان دید که بسیار واضح و مدبرانه برنامه ریزی شده است.
مردم فقیر، گرمای 45 درجه، هرج و مرج در جاده ها - این پاکستان واقعی است. پایتخت با تمام شهرها کاملاً متفاوت است.کشورها. با آمدن به اینجا به نظر می رسد که او وارد پادشاهی دیگری شده است. هیچ محله فقیر نشین، گاری اسب کشیده در جاده ها، یا حیوانات خانگی که بین ماشین ها پرسه می زنند وجود ندارد. اسلام آباد یک جزیره نجات است که می توانید در آن استراحت کنید و از دنیای متمدن لذت ببرید. اگرچه در تابستان پایتخت پاکستان از گرما در امان نخواهد ماند، اما همه خارجی ها و پاکستانی های ثروتمند به کوهستان می روند تا استراحتگاه ماری که در 60 کیلومتری اسلام آباد قرار دارد.
همچنین می توانید از گرمای تابستان در منطقه تفریحی شکرپریان که پارک گل رز و یاس نیز نامیده می شود، استراحت کنید. در اینجا نه تنها میتوانید شکوفههای زیبای گلهای محلی را تحسین کنید، بلکه از بیشههای یادبودی که در آن درختانی رشد میکنند، بازدید کنید که توسط مهمانان عالی رتبه خارجی کاشته شدهاند. یکی دیگر از جاذبه های مهم شهر مسجد فیصل است - این مسجد یکی از بزرگترین مساجد آسیای مرکزی است که هدیه ای از پادشاه سعودی است.
پایتخت پاکستان در نزدیکی دریاچه زیبای راوال واقع شده است و اطراف آن را کوه های عظیم و فضای سبز نیمه گرمسیری احاطه کرده است. این زیبایی افسانه ای نه تنها گردشگران خارجی، بلکه حیوانات وحشی را نیز به خود جذب می کند. برای مردم اسلام آباد این یکی از مهم ترین مشکلات است. هنگام غروب، گرازهای وحشی به خیابانهای شهر میآیند تا در سطلهای زباله جستجو کنند، روباهها و شغالها را میبینید، گاهی گرگها با پلنگهای آسیایی پایین میآیند. و چه بسیار جوجه تیغی زیر چرخ ماشین ها می میرند! این مردان خوش تیپ مغرور متوجه نمی شوند که ظاهر جنگنده آنها هیولاهای آهنین را به هیچ وجه نمی ترساند.
پایتخت پاکستان به خاطر دوستانه ومردم مهمان نواز آنها مانند همه جنوبی ها بسیار مغرور، انفجاری و داغ هستند، اما در عین حال تحمل عجله و هیاهو را ندارند. آنها تقریباً به همه خارجی ها وفادار هستند، فقط آمریکایی ها کمی از آنها متنفر هستند و آنها را خائن می دانند. با روس ها خوب رفتار می شود، آنها شروع به صحبت در مورد سیاست می کنند، اما جوانان از گرفتن عکس با یک خارجی خوشحال می شوند تا بعداً بتوانند عکس را در یک قاب زیبا قرار دهند و به دوستان و اقوام نشان دهند. طبق افسانه ها، لمس یک فرد سفید پوست می تواند خوش شانسی باشد.
پارکهای سبز، مناظر جالب، طبیعت زیبا، تمیزی و نظم - اینجا پایتخت است. پاکستان هنوز در زمره فقیرترین کشورها قرار دارد، اما کم کم ویژگی های سبک مدرن، نزدیک به سبک اروپایی، ظاهر می شود.