برای تقریبا یک هزاره، قلعه باشکوه واول بر فراز ویستولا برجستگی داشته است. او شاهد بسیاری از وقایع تاریخی بود، از جنگها، آتشسوزیها و ویرانیها، بازسازی جان سالم به در برد. این قلعه نمادی از لهستان است، جایی که برای لهستانی ها اهمیت ویژه ای دارد.
تاریخچه قلعه
در حفاری های باستان شناسی، مشخص شد که قبلاً در قرن یازدهم یک سکونتگاه در این مکان وجود داشته است و دیوارهای سنگی در سال 1300 در زمان Wenceslas II شروع به ساختن کردند. در قرن چهاردهم، کازیمیر سوم بزرگ شروع به ساختن قلعه ای به سبک گوتیک کرد. از قرن یازدهم تا آغاز قرن هفدهم، قلعه واول محل سکونت پادشاهان لهستان و مرکز قدرت معنوی و سیاسی این کشور بود.
دوران اوج قلعه در زمان سلطنت زیگیزموند اول قدیمی آغاز شد، اما آتش سوزی که در سال 1595 رخ داد، ساختمان را ویران کرد. از این لحظه دوره افول آن آغاز می شود. در سال 1609، زیگیزموند سوم پایتخت ایالت را از کراکوف به ورشو منتقل کرد، اگرچه به طور رسمی این وضعیت همچنان در کراکوف باقی ماند (تا سال 1795).
قلعه واول در کراکوف تقریباً به طور کامل از جنگ شمالی جان سالم به در بردتخریب توسط سوئدی ها در سال 1724-1728، تلاشی برای بازسازی اینجا انجام شد، اما ناموفق بود و پادگان پادگان اتریش در قلمرو قلعه قرار گرفت. در سال 1905 رسماً به مالکیت لهستان درآمد. تا به حال کار مرمت در اینجا انجام می شود. در سال 1978، کراکوف در فهرست شهرهای حفاظت شده توسط یونسکو قرار گرفت.
پادشاهان، شخصیت های سیاسی و فرهنگی لهستانی از قرون وسطی در کلیسای جامع قلعه دفن شده اند. لخ والسا در سال 1994 واول را یک بنای تاریخی با اهمیت ملی اعلام کرد. در اواسط آوریل 2010، رئیس جمهور لخ کاچینسکی و همسرش ماریا در اینجا به خاک سپرده شدند.
قلعه واول (کراکوف، لهستان): توضیحات
بر روی تپه ای به همین نام مجموعه ای کامل از بناهای معماری منحصر به فرد وجود دارد. اصلی ترین آنها کلیسای جامع Saints Wenceslas و Stanislaus و قلعه سلطنتی هستند.
قلعه واول که اکنون بازسازی شده است (عکس زیر را می بینید) به طرز باشکوهی از خم ویستولا بلند شده است. در سال 1905 از دولت اتریش خریداری شد و با کمک های داوطلبانه شهروندان لهستانی بازسازی شد. با بالا رفتن از تپه از خیابان Kanonicha از سمت جاده سلطنتی، می توانید دیوار قلعه را بیش از دویست متر ببینید. این به معنای واقعی کلمه با الواح کوچکی پر شده است که نام 6329 لهستانی بر روی آنها حک شده است، که بودجه ای را برای بازخرید و بازسازی بیشتر قلعه اهدا کردند.
بنای یادبود Kosciuszko
در ورودی قلمرو Wawel، بازدیدکنندگان با بنای یادبود Tadeusz Kosciuszko، رهبر، استقبال میشوند.قیام مردمی 1794 این یک کپی دقیق از بنای تاریخی است که اصل آن در طول جنگ با آلمان نازی به دستور فرماندار کل آلمان تخریب شد.
در سالهای پس از جنگ، آلمانی ها یک کپی از این بنای تاریخی ساختند، اما مورخان هنر معتقدند که اسب زیر دست قهرمان مردمی "تغییر شده است". او قبلاً روی یک اسب نر باریک می نشست، اما اکنون زیر او یک اسب چاق آلمانی است.
نمایشگاه قلعه
با ورود به دربار سلطنتی، بازدیدکنندگان می توانند جهت تور را به صلاحدید خود انتخاب کنند. در اسلحه خانه با اتاق های فرمانروایان لهستانی، که تجمل و تزئینات آن توسط کارکنان موزه حفظ شده است، می توانید بوم های باشکوه نقاشان قرون وسطی را که با اندازه غول پیکر خود تحت تأثیر قرار می دهند، تحسین کنید.
هواداران آثار تاریخی مطمئناً به نمایشگاه Lost Wawel علاقه مند خواهند شد. کلیسای جامع و سیاه چال های مرموز و تاریک غار اژدها شایسته توجه ویژه هستند.
قلعه واول در تالار مجلس دارای سقف های منحصر به فردی است که با "سرهای واول" تزئین شده است - بهترین کنده کاری روی چوب که به شکل سر انسان ساخته شده است. مورخان هنر بر این باورند که این سرها افراد سلطنتی، شخصیت های متکبر، شوالیه ها، شهرداران، زنان زیبای دربار را به تصویر می کشند.
در خزانهداری میتوانید قصر پادشاهان، شمشیر غلاف تشریفاتی، شمشیر شربت، کلاه رادیویل سیاه و سایر نمایشگاههای تاریخی گرانبها را ببینید. تعداد بلیت های تمام نمایشگاه ها محدود است، بنابراین، در اوج فصل گردشگری، کهمعمولاً در تابستان و بهار، تا ظهر در باکس آفیس تمام می شوند.
کلیسای جامع سنت ونسلاس و استانیسلاوس
لهستان به حق می تواند به بسیاری از عبادتگاه های منحصر به فرد افتخار کند. قلعه واول، یا بهتر است بگوییم، کلیسای جامع آن یکی از آنهاست. پشت دروازه شاه قرار دارد. از اولین ساختمان، که در قرن یازدهم تأسیس شد، تنها قطعات کوچکی از برج ناقوس نقره ای و کلیسای کوچک زیرزمینی St. لئونارد، جایی که پادشاهان لهستانی دفن شدهاند.
مانند هر قلعه باستانی، کراکوف با افسانه ها و اسرار متعددی پوشیده شده است. یکی از آنها می گوید که هر سال در شب کریسمس، پادشاهان دفن شده در قلعه برای یک شورای مخفی در این سیاه چال تاریک جمع می شوند و درباره نحوه زندگی لهستانی ها بحث می کنند.
هسته کلیسای جامع Wawel کلیسایی است که به سبک گوتیک ساخته شده است. در قرن چهاردهم ساخته شد. نمای آن با پنجره های باریک لنتس تزئین شده است و بالای ورودی اصلی یک پنجره گل رز روباز وجود دارد.
معماری
ساختمان اصلی معبد توسط بیست کلیسای کوچک احاطه شده است که به سبک های مختلف و در زمان های مختلف ایجاد شده اند. با وجود این، آنها با هم یک مجموعه هماهنگ را تشکیل می دهند. علاوه بر برج ناقوس نقرهای، که نام خود را به خاطر ناقوسهایی با خلوص صدای شگفتانگیز گرفته است، دو برج دیگر در مجاورت کلیسای جامع هستند - زیگمونتوفسکایا و برج ساعت که به دلیل ساعت بزرگ برج به این نام خوانده میشوند. و ناقوس زیگمونت نام خود را مدیون زنگ یازده تنی «سیگیسموند» است. در سال 1520 توسط بازیگر کراکوف یان بیم انتخاب شد.
با اینیک باور عاشقانه با یک زنگ مرتبط است - اگر یک دختر زبان بزرگ "سیگیسموند" را لمس کند، خیلی زود با موفقیت ازدواج می کند و در تمام زندگی با شوهرش خوشحال خواهد شد.
افسانه قلعه واول
از دیگر جاذبه های قلعه غار اژدها است که در صخره قرار دارد. در ورودی آن مجسمهای وجود دارد که صداهای ترسناکی از خود تولید میکند و حتی آتش میفرستد.
باید بگویم که افسانه های اسلاوی حاوی اشارات زیادی به اژدهایان بزرگ است. و افسانه اژدهایی که قلعه واول را "تسخیر" کرد شاید مشهورترین در لهستان باشد. این چندین تنوع دارد، اما ما رایج ترین آنها را شرح خواهیم داد.
اژدها ظاهر می شود
در دوران باستان، اژدهایی وحشتناک و تشنه به خون در غاری زندگی می کرد که دائماً از مردم محلی می خواست کوچکترین و زیباترین دختران را برای او قربانی کنند. او سالها مردم را در ترس نگه داشت. تنها یکی از پسران پادشاه کراک که شهر را بنیان نهاد، توانست او را شکست دهد.
بر اساس روایتی دیگر، در زمان شاهزاده کراک، فرمانروایی خردمند و مهربان اتفاق افتاده است. تحت رهبری او، شهر رشد، توسعه و رونق یافت. اما یک روز از بدبختی مردم شهر، یک اژدهای وحشتناک نفس گیر در غار Wawel ظاهر شد. او مرتب شروع به سرقت احشام از مراتع کرد و از مردم شهر که در نزدیکی غار ظاهر می شدند خودداری نکرد.
کراک دیگر جوان نبود و به خوبی می دانست که هیچ شانسی برای شکست دادن هیولا ندارد. و او تصمیم گرفت فریاد بزند: هر کسی که بتواند اژدها را شکست دهد با دخترش و نیمی از پادشاهی علاوه بر آن پاداش خواهد گرفت.و جسوران به شهر رسیدند، اما هیچ یک از آنها نتوانست جانور را شکست دهد. و هنگامی که ساکنان شهر تمام امید خود را برای رهایی از دست داده بودند، پسری ضعیف خدمات خود را ارائه کرد - شاگرد کفاشی که نامش اسکوبا بود.
او قصد نداشت با شمشیر در دست بجنگد. اسکوبا تصمیم گرفت اژدها را با حیله گری شکست دهد. قوچى را ذبح كرد و آن را پر از قمر و گوگرد كرد و در لانه وحش رها كرد. اژدها طعمه را قورت داد و بیمار شد. او برای آرام کردن آتشی که در داخل شعله ور شده بود، شروع به نوشیدن آب از ویستولا کرد تا اینکه ترکید.
و اسکوبای حیله گر از پوست اژدها چکمه های زیبایی دوخت و به مردم شهر تقدیم کرد. به یاد کراک، مردم شهر تپه بزرگی ساختند. و امروزه این مجسمه یادآور اژدهایی است که به طور متناوب در حال تنفس آتش است که در ورودی کلیسای جامع قلعه نصب شده است.