پایتخت آلمان… کمتر کسی در دنیای مدرن وجود دارد که تا به حال نام شهری مانند برلین را نشنیده باشد. اما ما از او چه می دانیم و آیا اصلاً می دانیم؟ بله، این بزرگترین مرکز اداری آلمان است، هم از نظر مساحت و هم از نظر تعداد افرادی که در اینجا زندگی می کنند. علاوه بر این، به شایستگی مهم ترین قطب حمل و نقل، تجارت و اقتصادی در جهان به حساب می آید. چه چیز دیگری؟
پایتخت آلمان. توضیحات کلی
لازم به ذکر است که این شهر که بر روی دو رودخانه در یک زمان - اسپری و هاول واقع شده است، بیش از یک بار پایتخت شده است. در طول تاریخ، او موفق شد از شهر اصلی چندین ایالت به طور همزمان بازدید کند، به عنوان مثال، مارگرویت براندنبورگ، پادشاهی پروس و امپراتوری آلمان. تا سال 1990، تنها قسمت شرقی آن پایتخت جمهوری آلمان محسوب میشد و از زمان اتحاد مجدد، برلین سرانجام شهر اصلی کل ایالت را دریافت کرد.
در حال حاضر، با وجود آنچه در برلین اتفاق می افتدساخت و ساز انبوه و تقریباً جهانی، مدیریت شهری و خود مردم شهر تمام تلاش خود را می کنند تا آن را راحت تر و آراسته تر کنند. در اینجا حتی لوله های ارتباطی نیز به رنگ های مختلف رنگ آمیزی شده اند.
شاید هر کسی بتواند چیزی برای خودش اینجا پیدا کند. عاشقان معماری قطعاً از کلیسای جامع واقع در ساحل رودخانه، پل محلی آنیچکوف و ساختمان های محله یهودیان شگفت زده خواهند شد.
اگر مسافری آماده کشف چیزهای جدید و نه کاملاً معمولی است، برلین (آلمان) فقط جایی است که در اولین فرصت باید حتماً از آنجا دیدن کند. چرا؟ و در کجای دیگر، اگر نه اینجا، می توانید بسیاری از بناهای تاریخی، مجسمه ها و بناهای تاریخی غیرعادی، اصلی و گاه به سادگی نفس گیر را بیابید. به عنوان مثال، جالبترین آنها یادبود کتابهای سوخته در میدان بابل، بنای یادبود خیاطهای یهودی، مجسمههای تقدیم شده به ساکنان برلین، موش شاد لورچن روی خاکریز، سنت گرترود در یکی از پلها هستند..
پایتخت آلمان. اولین چیزی که باید ببینید
- آنتر دن لیندن. اول از همه، من به شما توصیه می کنم در امتداد بلوار معروف Unter den Linden قدم بزنید، نامی که به روسی ترجمه شده است، به معنای "زیر لیندن" خواهد بود. این خیابان بیش از 300 سال است که به عنوان نماد پایتخت در نظر گرفته می شود و راز جذابیت آن در وجود تعداد زیادی از بناهای مختلف معماری نهفته است. بسیاری از آنها توسط استادان قرون گذشته ساخته شده است. به عنوان مثال، خانه اپرا، کتابخانه ای که در سال 1870 تأسیس شد، موزهLustgarten، برج آتش و در نهایت، دروازه معروف جهانی براندنبورگ.
- ساختمان پارلمان. اگر از ضلع شمالی دروازه خارج شوید و فقط چند متر پیاده روی کنید، می توانید رایشستاگ در برلین را ببینید. این ساختمان با شکوه نئورنسانسی اکنون به عنوان مقر پارلمان عمل می کند. در زیر گنبد شیشه ای بزرگ یک سکوی مشاهده بسیار محبوب در بین گردشگران قرار دارد. از آنجا میتوانید شهر را از منظر پرنده ببینید.
- باغ وحش برلین. اگر وقت دارید حتما از باغ وحش برلین دیدن کنید. تاریخچه این مکان به چندین قرن پیش برمی گردد. این باغ وحش که در ابتدا به عنوان یک باغ وحش در دربار فردریش ویلهلم چهارم ایجاد شد، دائماً نه تنها با پرندگان و حیوانات کمیاب، بلکه با نهال های گیاهان منحصر به فرد نیز پر می شد. اکنون اینجا غنی ترین مجموعه ای از نمایندگان گیاهان و جانوران جهان در اروپا است.
- خانه آکواری. آتریومی شیشه ای که در داخل آن مغازه ها، رستوران ها، کافه ها، ادارات و حتی یک هتل مجلل متعدد قرار دارد. اما این با مهمترین چیز فاصله زیادی دارد. واقعیت این است که هر کسی که به داخل این اتاق نگاه می کند، می تواند مدل عظیم اقیانوس اطلس را با چشمان خود تحسین کند. در اینجا می توانید با ساکنان اعماق دریا آشنا شوید، زندگی یک صخره مرجانی واقعی را تماشا کنید و به گشت و گذارهای جذاب گوش دهید.
پایتخت آلمان. نماد شهر
احتمالاً بسیاری از مردم می دانند که نماد برلین خرس عروسکی است. و کسانی که قبلاً موفق به بازدید از این شهر شده اند،توجه را به این واقعیت جلب کرد که چهره های این حیوان بامزه اغلب نه تنها میادین شهر، پارک ها و سوپرمارکت ها، بلکه خانه های شخصی معمولی ترین شهروندان را نیز تزئین می کنند.
هیچ کس دقیقاً نمی داند که چرا خرس روی نشان شهر است. افسانه ها، حدس ها و گزینه های زیادی وجود دارد، اما، با این وجود، یک مجسمه حیوان را می توان بدون هیچ مشکلی با قیمت حدود 2000 یورو خریداری کرد و بعداً همانطور که قلب شما می گوید تزئین کرد. کسی آن را به موجودی افسانهای و شاد تبدیل میکند که تا حدودی یادآور یک خانه دار مهربان است، کسی میخواهد عناصری از یک نشان خانوادگی یا شاخههای یک درخت خانوادگی را روی آن ببیند، و شخصی به سادگی از آن برای تبلیغ و تبلیغ یک تجارت خانوادگی استفاده میکند..
با چندین بار بازدید از این شهر شگفت انگیز، متوجه یک نکته شگفت انگیز شدم. در برلین، باید تا جایی که ممکن است پیاده روی کنید و سعی کنید این مکان را احساس کنید تا آن را احساس کنید. در تعقیب نماهای موفق و غیرمعمول، با دوربین در دست، می توانید چیز اصلی را از دست بدهید، یعنی متوجه روحیه و روحیه او نشوید.