شهر نسبتاً جوانی که ظاهر معماری آن نشان دهنده فرهنگ سه قرنی آن است، پوشیده از اسطوره است. مرموز و به ظاهر غیر واقعی، بر استخوان ها و رنج انسان ساخته شده است. گذشته آن، از زمان تأسیس، در هاله ای از رمز و راز پنهان شده است، و حتی مردم محلی نیز چیز زیادی در مورد سنت پترزبورگ محبوب خود نمی دانند.
آیا می توان همه رازها را آموخت و حقیقت را از تخیلی تشخیص داد؟ بیایید سعی کنیم حجاب رازداری را برداریم و از افسانه های سن پترزبورگ بر اساس حقایق تاریخی بگوییم.
شهر در نوا به افتخار چه کسی نامگذاری شده است؟
اسطوره اصلی با نام شهر مرتبط است. بسیاری بر این باورند که سن پترزبورگ به نام بنیانگذار آن - پیتر اول نامگذاری شده است. با این حال، در واقع، سن پترزبورگ به نام حامی آسمانی امپراتوران روسیه - پیتر رسول نامگذاری شده است.
چه کسی رکورد بیشترین پل را دارد؟
دومین افسانه سنت پترزبورگ می گوید که ونیز شمال رکورددار تعداد پل های جهان است. این یک جمله بسیار چاپلوس کننده برای پترزبورگ است، اما در واقع یک نخل استمسابقات قهرمانی هامبورگ برگزار می شود. دومین شهر بزرگ آلمان دارای 2300 سازه دست ساز ساخته شده بر فراز کانال ها است و در این شاخص بسیار جلوتر از همه شهرها است.
پرچ طلایی پل بلشوختینسکی
با پل ها - نشانه های شهر - اسطوره ها و افسانه های متعدد سنت پترزبورگ مرتبط است. بنابراین، در سال 1911، ساخت یکی از زیباترین گذرگاه ها، ساخته شده از سازه های فلزی، که با پرچ به هم متصل می شوند، به پایان رسید. باید اعتراف کرد که پل بلشوختینسکی به مذاق مردم شهر که آن را زشت و بیش از حد دست و پا گیر می خواندند، خوشایند نبود.
بعد از ساخت بزرگراه، شایعاتی مبنی بر ساخته شدن یک در میلیون پرچ از طلای خالص وجود داشت. ظاهراً سازندگان آن را روی شانس گذاشتند و روی آن را با یک فیلم فلزی پوشانیدند تا از دزد محافظت کنند. پترزبورگ ها برای جست و جو عجله کردند، اما تاکنون موفق نشده اند. باور کنید یا نه - هر کسی برای خودش تصمیم می گیرد.
Ghost of S. Perovskoy
یکی از وحشتناک ترین افسانه های شهری سنت پترزبورگ با پل روی کانال Griboyedov که در کنار کلیسای ناجی بر روی خون ریخته شده قرار دارد، متصل می شود. این بنای تاریخی معروف در محلی که خون اسکندر دوم در سال 1881 ریخته شد ساخته شد. پس از پنج تلاش ناموفق علیه امپراتور، ششمین تلاش موفق بود. بمبی که توسط نارودنایا وولیا پرتاب شد، به زندگی حاکم، ملقب به "آزاد کننده" برای لغو رعیت پایان داد. روز بعد از فاجعه، تصمیم گرفته شد که آن را جاودانه کنند. اینگونه بود که موزه ملی - بنای تاریخی - غالب معماری مرکز - ظاهر شدشهر باشکوه در نوا.
ساکنان پترزبورگ ادعا می کنند که گاهی اوقات شبح یک دختر جوان در اواخر عصر روی پل ظاهر می شود که روی گردن آن آثار خفه شدن قابل مشاهده است. دستمال سفیدی در دستانش گرفته و تکان می دهد. این روح سوفیا پروفسکایا است که یکی از اعضای سازمان نارودنایا ولیا بود و به بمب افکن سیگنال داد. روح تروریستی که در محل رژه هنگ سمیونوفسکی به دار آویخته شده است، رهگذران دیرهنگام را به وحشت می اندازد. بیخود نیست که این پل در بین مردم محلی بدنام است: به محض اینکه دختر دستش را تکان می دهد، بدبختی که در راه با او روبرو می شود مانند سنگ زیر آب می رود. و بعد از چند روز، یک مرد غرق شده بیشتر می شود.
اطلاعاتی وجود دارد که بر اساس آن پروفسکایا در حصار باغ میخائیلوفسکی ایستاده بود و نه روی پل. بسیاری به "داستان ترسناک" شهر باور ندارند، اما در اواخر شب، افراد کمی ریسک می کنند که حقیقت آن را برای خود بررسی کنند.
پل ریخته گری که در مکانی مسحور ظاهر شد
یکی دیگر از افسانه های شهری سنت پترزبورگ با پل لیتینی مرتبط است که در طول ساخت آن مشکلات زیادی وجود داشت. در پایان قرن نوزدهم ظاهر شد و در طول ساخت آن شهرت عرفانی به دست آورد. در حین کار زیر آب و ساخت فونداسیون، ده ها نفر جان باختند. این واقعیت مردم بومی را شگفت زده نکرد، زیرا شاهکار مهندسی در مکانی مسحور شده بود که در زیر آن سنگ به اصطلاح خونین قرار داشت.
مورخان می گویند که قبایل باستانی که در دهانه نوا ساکن شده بودند قربانی های خونینی برای تخته سنگ کردند. زندانیان بدبختدر انتظار مرگی سخت، از رودخانه التماس کرد که آنها را نجات دهد و یک روز مسیر خود را تغییر داد. سنگفرش عظیمی که با خون پاشیده شده بود در انتهای آن قرار داشت و از آن زمان سنگ شروع به انتقام گیری بی رویه از همه کرد. در اینجا هرازگاهی مردم غرق میشدند، قایقها واژگون میشدند، و ملوانان بهطور غیرمنتظرهای خود را بر روی کشتیای میدیدند که بر فراز تخته سنگی حرکت میکرد. اعتقاد بر این است که بیش از 100 نفر بدون هیچ اثری در یک گرداب مرموز ناپدید شده اند.
عبور عرفانی
پل عظیم با نرده های چدنی تأثیر مبهمی بر جای می گذارد. در ساختاری که در هاله ای عرفانی پوشانده شده است، ارواح اغلب در تاریکی حل می شوند. در اینجا، شبح لنین، انقلابیون و کل گروهان سربازان از زمان جنگ داخلی مشاهده شدند که به همان سرعتی که ظاهر شدند ناپدید شدند.
علاوه بر این، اینجاست که خودکشی ها برای پایان دادن به زندگی خود عجله می کنند و جنایتکاران اغلب به قربانیان بی دفاع حمله می کنند. همانطور که قبلاً ذکر شد، عمق نوا در اینجا 24 متر است و با وجود جستجوی کارآگاهان، اجساد افراد پیدا نشد.
ساکنان محلی هشدار می دهند که پس از تاریک شدن هوا بهتر است در نزدیکی پل Liteiny قدم نزنید تا با مهمانانی از جهان دیگر ملاقات نکنید و در قیف سیاهی نیفتید که رهگذران را می مکد. هر چه بود، اما رانندگان تاکسی از عبور از کشتی در شب امتناع می ورزند.
ارواح هرمیتاژ
اگر در مورد ارواح صحبت کنیم، آنها مدتهاست که به جاذبه غیرعادی پالمیرای شمالی تبدیل شده اند. با قدم زدن در خیابان های شهر، می توانید دوره های تاریخی بسیاری را ملاقات کنید که از نزدیک با یکدیگر در هم تنیده شده اند.روانشناسان ادعا می کنند که سنت پترزبورگ مکانی منحصر به فرد است که در آن زمان و مکان تغییر می کند و پدیده های غیرقابل توضیحی را به وجود می آورد.
ممکن است وجود ارواح سن پترزبورگ را باور نکنید، اما افسانه های سنت پترزبورگ بیش از حد کافی در مورد آنها وجود دارد. محبوب ترین روح ساکنان سنت پترزبورگ، سایه نیکلاس اول است که در سالن های هرمیتاژ سرگردان است. کارمندان بزرگترین موزه هنر اغلب شب ها شبح امپراتور را مشاهده می کنند و بی صدا در سالن های خالی پرسه می زنند.
جای تعجب نیست که مجموعه موزه، که از چندین ده ساختمان که بناهای معماری هستند، توسط ارواح تسخیر شده است. هر از گاهی زنگ هشدار به صدا در می آید، آه و ناله به گوش می رسد و نگهبانان پشمالو هرمیتاژ، در حالی که به چیزی ناشناخته گوش می دهند، به هر طرف پراکنده می شوند.
گذر مخفی زیر هرمیتاژ
توجه اسطورهسازان با راههای زیرزمینی مخفی که ساختمانهای شهر را به ساختمان موزه متصل میکند دور نمیزند. اسطوره ها و افسانه های سنت پترزبورگ می گویند که ارمیتاژ با عمارت M. Kshesinskaya مرتبط است که با Tsarevich ملاقات کرد. اکنون این ساختمان موزه تاریخ سیاسی روسیه را در خود جای داده است. ظاهراً امپراتور آینده نیکلاس دوم از طریق هزارتوی حفر شده در زیر نوا به دیدار بالرین معروف تئاتر ماریینسکی رفت. درست است، تا کنون هیچکس نتوانسته این سیاهچال را پیدا کند.
دنیای اموات اسرارآمیز
اگر افسانه های سنت پترزبورگ را باور کنید، به اندازه کافی گذرهای زیرزمینی در شهر و اطراف آن وجود دارد. اخیراً حفاران محلی سیستم گسترده ای از هزارتوها را در زیر لاورای الکساندر نوسکی کشف کردند، اما آنها توسط آب گل آلود یک رودخانه کوچک غرق شدند.صومعه.
علاوه بر این، در قلمرو باغ تابستانی در دهه 20 قرن گذشته، یک گذرگاه زیرزمینی پیدا شد که به سمت فونتانکا منتهی می شد. با این حال، در حال حاضر، هیچ کس نمی تواند ورودی آن را پیدا کند، زیرا گالری ها پر از سنگ بود. استالکرهای محلی در حال کاوش در مکان های متروکه در مورد یک سیستم کامل از تاسیسات زیرزمینی واقع در زیر میدان Sennaya و Ligovsky Prospekt صحبت می کنند. متأسفانه، کارشناسان درگیر تحقیق نیستند و دنیای زیرزمینی سنت پترزبورگ اکنون مانند صد سال پیش مرموز است.
هزارتوهای زیرزمینی
سیاه چال های اسرارآمیز بخشی از اسطوره ها و افسانه های سنت پترزبورگ هستند. کودکان و بزرگسالان علاقه مند خواهند شد بدانند که آنها واقعا وجود دارند و اسرار شگفت انگیزی را پنهان می کنند. ونیز شمال بر روی زمین باتلاقی با کانالهای فراوان ساخته شده است و همین امر باعث میشود گذرگاهها دشوار شود.
در قلمرو قلعه پیتر و پل، یک پوستر کشف شد - یک گالری زیرزمینی که فضای داخلی را به بیرون متصل می کند. این راهرو مخفی به طول 97 متر دارای ارزش استحکامات بود، اما هرگز برای دفاع مفید نبود، بنابراین اغلب به عنوان یک انبار استفاده می شد. و اکنون به روی گردشگران باز است.
افسانه های قلعه پیتر و پل
مرکز تاریخی شهر که به موزه تبدیل شده است، می تواند چیزهای جالب زیادی را بیان کند. جریان گردشگرانی که جذب اسطوره های مرموز سنت پترزبورگ و تاریخ غم انگیز قلعه پیتر و پل است که برای اهداف دفاعی ساخته شده است، خشک نمی شود.
اعتقاد بر این است که بسیاری از سازه های سنت پترزبورگ در مناطق غیرعادی واقع شده اند و برخی از آنهادر مکان های به اصطلاح مرده بایستید. قبل از شروع هر ساخت و ساز، مردم مکان را با دقت بررسی می کردند: تکه های گوشت تازه آویزان می شد و اگر پوسیده می شد به این معنی بود که انرژی بدی در اینجا وجود دارد که اجازه ساخت ساختمان های مسکونی را نمی داد. بنا به گفته روانشناسان، قلعه پیتر و پل در محل یک پناهگاه بت پرستی قرار دارد که در آن قربانی های انسانی انجام می شد.
پاول گلوبا با آنها موافق است. او مطمئن است که پیتر اول پایه و اساس جاذبه های آینده را در جزیره خرگوش گذاشت و متوجه دو عقاب - پرنده شد که آنها را پیام آوران دنیای دیگری و نماد قدرت می دانست. پس از اینکه پرندگان مغرور چندین دایره ایجاد کردند، پادشاه دستور داد تا ساخت و ساز در این مکان آغاز شود. هیچ کس به ناهنجاری های منطقه مشکوک نبود، و امپراتور روسیه تنها با ملاحظات ژئوپلیتیک هدایت می شد.
با این حال، مورخان ادعا میکنند که اینها همه افسانههای شهری سنت پترزبورگ هستند و پتر کبیر در زمان ساخت قلعه در اواسط ماه مه 1703 حضور نداشت. و اگر در مورد عقاب صحبت کنیم، پرندگان کوهستانی هرگز در آسمان باتلاق ها ظاهر نشدند. و این سوال که آیا معبدی بت پرست در زیر بنای تاریخی وجود داشته است، همچنان باز است.
ارواح احیا شده لاورای الکساندر نوسکی
یکی از عرفانی ترین گوشه های شهر، لاورای الکساندر نوسکی است که بر روی خرابه های یک پناهگاه باستانی ظاهر شده است. مجموعه معماری همیشه در پرده ای از رمز و راز پوشیده شده است. و تا به حال، پترزبورگ ها بر این باورند که نمایندگان جهان دیگر در صومعه سرگردان هستند و حتی یک دانشمند نمی تواند این افسانه سنت پترزبورگ را رد کند (عکس)مکان مرموز در مقاله ارائه شده است). وحشتناک ترین روح یک گورکن مست است که با لباس های کثیف در تاریکی سرگردان است. به محض اینکه یک رهگذر در راه خود ملاقات می کند، او می خواهد که او را با الکل معالجه کند. اگر مسافر ودکا نداشته باشد، فانتوم شخص را با بیل می برد.
در قلمرو جاذبه به طور همزمان چندین گورستان وجود دارد و شهر عجیب مردگان مهمانانی را که می خواهند اعصاب خود را قلقلک دهند به خود جذب می کند. ارواح غم انگیز از دخمه ها در اوج شب های سفید بیرون می آیند و به زندگان علاقه ای ندارند. و کسانی که با حماقت خود به قلمرو قبر نفوذ می کنند، برای همیشه در اینجا می مانند یا از وحشتی که تجربه کرده اند دیوانه می شوند. گردشگران خودشان تصمیم میگیرند که به این داستانها اعتقاد داشته باشند یا نه، اما حتی ناامیدترینها هم شبها از یک صومعه ارتدکس بازدید نمیکنند.
افسانه متولد دوران شوروی
در دوران شوروی، خانه شوراها بزرگترین ساختمان اداری محسوب می شد. بر اساس افسانه سن پترزبورگ، آزمایشات ژنتیکی در داخل ساختمان انجام شده است که برای هدف اصلی آن استفاده نشده است. و زمانی که پروژه به دلیل کمبود بودجه تعطیل شد، آزمایشگاه ها با بتن پر شدند. با این حال، یک هیولا که شکل انسانی خود را از دست داده بود، توانست از اتاق خارج شود. این عجایب ژنتیکی در زیر زمین، نه چندان دور از ایستگاه مترو Moskovskaya مستقر شد. و عابران دیرهنگام که در شب به زیرگذر پایین آمدند، حتی یک زوزه وحشتناک، وحشتناک را می شنوند.
عاشق شدن در پترزبورگ با افسانههای اسرارآمیز پوشیده شده است، حتی گاهی غیرقابل باورایمان داشتن. برخی از داستان ها خنده دار به نظر می رسند و پیاده روی های هیجان انگیز در اطراف شهر را جالب تر می کنند. شمال ونیز همیشه چیزی برای شگفتانگیز دارد و گردشگران تحسینکننده، مجذوب زیباییهای خاص آن، اما همه رازها را درک نکردهاند، دوباره به اینجا بازگردند.