باواریا سرزمین دریاچه ها، کوه ها و رودخانه هاست. این کشور به مدت هفت قرن یک ایالت آزاد بود و امروز بخشی جدایی ناپذیر از آلمان است. موقعیت قرون وسطی توسط باواریا حفظ شده است، اما در صد سال گذشته هیچ امتیازی به او نداده است.
درباره اولین ساکنان بایرن
امروزه شهرهای بزرگ صنعتی در قلمرو آن قرار دارند و زمانی شکارچیان و چوپانان زندگی می کردند. لباسهای کوهنوردان باواریا را میتوان در جشنوارههای محلی آلمان دید. سرزمین باواریا مملو از افسانه های بسیار زیبا و وحشتناک در مورد ساکنان غارهای محلی است، در مورد فردریش بارباروسای جادو شده، که برای چندین قرن در غار تاریک، بر روی تختی ساخته شده از عاج واقعی نشسته است. در قرون XII-XV، باواریایی ها مردمی ساده لوح و خرافی بودند، اما مانند همه مردم قرون وسطی.
سرزمین دیدنی کوه و آب
باواریا قلمرو وسیعی را اشغال می کند، جنگل های فرانکونی، کوه های آلپ، فیچتلزبیرگ را گسترش می دهد. در اینجا دریاچه ها و رودخانه های زیادی وجود دارد، از جمله دانوب که توسط شاعران آلمانی و روسی خوانده شده است. در مجموع بیش از یک و نیم هزار مخزن وجود دارد. باواریا با ایالت های بادن-وورتمبرگ، تورینگن، هسن و همچنین همسایه است.اتریش و جمهوری چک.
قرون وسطا
نخستین ساکنان سرزمین هایی که امروزه شهرهای باواریا اشغال می کنند، سلت ها بودند. در میان آنها اتروسک ها نیز بودند. مدتی این قلمرو متعلق به خاندان سلطنتی ایتالیا بود. تاریخ واقعی بایرن با سلطنت دوک ویتلباخ، یکی از اعضای سلسله که در زیر با جزئیات بیشتر شرح داده شده است، آغاز می شود.
زمان جدید
بعد از جنگ اتریش و پروس که باواریا درگیر شد، بخشی از اراضی آن طبق توافق اولیه به آلمان ها واگذار شد. علاوه بر این، پادشاهی، و این قلمرو در آن زمان چنین وضعیتی داشت، در انزوای سیاسی قرار داشت. وضعیت پس از جنگ فرانسه و پروس که باواریا نیز در آن شرکت داشت، تغییر کرد. پادشاه لودویگ با ویلهلم پادشاه آلمان توافق کرد.
در سال 1871، ایالت جدید آلمان بر روی نقشه اروپا ظاهر شد که شامل باواریا نیز می شد. نیم قرن بعد، مردی که جنگ جهانی دوم را در سال 1939 به راه انداخت، سعی کرد قیامی را در مونیخ سازماندهی کند که با اصطلاح "کودتای آبجو" در تاریخ ثبت شد. در دهه 40، بزرگترین شهرهای باواریا از بمباران رنج بردند.
جمعیت
در باواریا، علاوه بر باواریایی ها، فرانکونی ها و سوابی ها زندگی می کنند. در اینجا می توانید این سخنرانی را بشنوید که تفاوت قابل توجهی با زبان ادبی آلمانی دارد. گاهی اوقات برای یک برلینی درک فردی که به گویش سوابی صحبت می کند دشوار است.
طبق سال ۲۰۱۵، بیش از12 میلیون نفر پس از جنگ جهانی دوم، پناهندگانی که در قلمروهای سابق آلمان زندگی می کردند به مردم بومی اضافه شدند. چندین هزار آلمانی سودت از مناطق مرزی جمهوری چک در دهه 50 به اینجا رسیدند.
شهرها
وقتی در مورد تاریخ ایالت فدرال باواریا صحبت می کنیم، نمی توان در مورد شهرهایی مانند نورنبرگ و مونیخ سکوت کرد. آنها رشد خود را در قرون وسطی آغاز کردند، زمانی که از وحشت جنگ سی ساله بهبود یافتند. وقایعی که در نورنبرگ و مونیخ در طول جنگ جهانی دوم رخ داد نیز اشتراکات زیادی دارند. اما قبل از استناد به حقایقی از تاریخ، بد نیست به دیگر شهرهای باواریا با بیش از 50 هزار نفر جمعیت اشاره کنیم. از جمله: آگسبورگ، اینوگشتات، رگنسبورگ، وورزبورگ، ارلانگن، فورت، بامبرگ، لندشات.
مونیخ
این شهر پایتخت این ایالت فدرال آلمان است. باواریا 70000 کیلومتر مساحت دارد2. مونیخ - 300 کیلومتر2. سالانه حدود سه میلیون گردشگر به پایتخت باواریا می آیند و بسیاری از آنها دوست دارند برای همیشه در اینجا بمانند. این شهر که بزرگترین ایالت فدرال بایرن است، بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد. آنها می گویند که حسادت نکردن به آنها بسیار دشوار است. چه چیزی در مورد این شهر برگر جذاب است؟
مونیخ مرکز فرهنگی ایالت فدرال بایرن است. این دریاچه توسط دریاچه های استارنبرگر و آمرزی احاطه شده است. این شهر بسیار دوستانه، مهمان نواز، غنی از بناهای معماری است که گردشگران را از سراسر جهان به خود جذب می کند. پایتخت این ایالت، بایرن، می تواند همه را مورد توجه قرار دهد. مونیخ را "پادشاهی آبجو و باروک" می نامند."یک کلانشهر با قلبی مهربان." القاب بسیار بیشتری در مورد این شهر باستانی استفاده می شود.
مشخص است که در آغاز قرن دوازدهم راهبان در قلمرو مونیخ زندگی می کردند. از این رو نام این شهر است. سپس، در قرون وسطی دور، آن را مونیخ نامیدند، که در ترجمه از زبان آلمانی قدیم به معنای "واقع در کنار صومعه" است. تاریخ رسمی تأسیس 1158 است. پس از آن بود که قلعه صومعه تبدیل به یک شهر شد. از جمله دیدنی های مونیخ یک کلیسا و یک ابلیسک است که در محل زندگی ویتلزباخ ها، نمایندگان یک سلسله اشرافی ساخته شده است، که به لطف آنها این شهر زمانی در گستره های اروپایی اهمیت پیدا کرد.
باواریا سرزمینی است که برای هفت قرن در اختیار ویتلزباخ ها بود. تنها در سال 1918 بخشی از آلمان (در آن زمان جمهوری وایمار) شد. دروازه ایثار که در شرق مونیخ قرار دارد یادآور اعمال یکی از حاملان این خانواده افسانه ای است. کتیبه های روی برج های این بنای قرون وسطایی حکایت از زندگی لودویگ باواریا دارد. نه چندان دور از دروازه، موزه ولنتاین قرار دارد که بر اساس برنامه زمانی نسبتاً عجیبی کار می کند: ساعت 11:01 باز می شود، ساعت 17:29 بسته می شود.
حیاط قدیمی یکی از جاذبه های اصلی مونیخ است. قلعه در قلمرو آن در سال 1255 ساخته شد و حاکم امپراتوری مقدس روم هر از گاهی در آنجا زندگی می کرد. دادگاه قدیمی بازسازی شده اکنون محل سکونت سرمایه داران محلی است که با این حال، تنها اتاق هایی در اختیار دارند. خود حیاطبه عنوان یک بنای تاریخی از معماری باستانی و قابل دسترس برای گردشگران شناخته شده است.
در پاییز 1810، مردم مونیخ این فرصت را داشتند که در جشن باشکوهی که به مناسبت عروسی لودویگ با پرنسس ترزا ترتیب داده شده بود، شرکت کنند. این رویداد در Theresienwiese برگزار شد (این نام بعداً بوجود آمد) و این بود که به عنوان پایه ای برای جشنواره مشهور اکتبر که هر ساله در پایتخت بایرن برگزار می شود.
آدولف هیتلر فعالیت سیاسی خود را در مونیخ آغاز کرد. امروز در این شهر هیچ چیز به یاد بزرگترین جنایتکار قرن بیستم نیست. درست است، چیزی هنوز از دوران نازی باقی مانده است. به عنوان مثال، خانه ای که جسد خواهرزاده پیشور، گلی راوبال، در آن پیدا شد. این یک ساختمان چهار طبقه زیبا با اتاق زیر شیروانی و بالکن است. Bürgerbräukeller، جایی که هیتلر طرحی برای سازماندهی کودتای آبجو طراحی کرد، تا سال 1979 ادامه داشت.
نورنبرگ
تاریخ شهر با پیدایش دهکده ای به نام نوریمبرگ در پادشاهی فرانک آغاز می شود. قبلاً در قرون وسطی، به یکی از بزرگترین سکونتگاه های آلمان تبدیل شد. تجارت سریع کشورهای جنوبی با شمال، شرق با غرب وجود داشت. با این حال، نورنبرگ نه تنها تجارت می کرد، بلکه تولید نیز می کرد. اینجا بود که ساعت جیبی، کلارینت، ماشین تراش، انگشتانه اختراع شد. در نورنبرگ کره ای ساختند که هنوز آمریکا نداشت.
در معماری شهر آثاری از گوتیک و رنسانس وجود دارد. ساختمان های تاریخی نورنبرگ شامل پست مرزی، خانه گاو طلایی، خانه پترائوس، دادگاه است.هیئت منصفه.