مدت زمانی که یک شهروند متوسط در طول عمر خود صرف سفر از خانه به محل کار و بازگشت می کند، وحشتناک است. این رقم اگر ساکن یک کلان شهر باشد و روزی دو بار در به اصطلاح راه بندان یخ می زند، چشمگیرتر است. این یکی از مهمترین مشکلات در سازماندهی محیطی راحت در شهر است. و اگر به طور کامل حل نشود، می توان آن را به میزان قابل توجهی کاهش داد اگر هاب ها و پایانه های حمل و نقل به درستی ایجاد شوند. بنابراین، آنها برای چیست و چیست؟
گره های انتقال چیست
راههای مختلفی برای سفر وجود دارد: اتوبوس، تراموا، ترولیبوس، اتومبیل، هواپیما، کشتی، قطار و غیره. معمولاً راههای مختلفی برای رسیدن از یک نقطه به نقطه دیگر وجود دارد. اما اغلب، به خصوص اگر مسیر بسیار دشوار باشد، برای رسیدن به مقصد باید چندین نوع حمل و نقل را تغییر دهید. و اگرچه، برای مثال، میتوانید از اتوبوس به مترو یا ماشین در چندین مکان در هر شهر بزرگی جابهجا شوید، گاهی اوقات اتفاق میافتد که میتوانید یک نقطه را به روشهای مختلف به طور همزمان ترک کنید. و سپس اصطلاح "هاب حمل و نقل" را به کار خواهیم برد. این مکان دائماً مملو از زندگی است، صدها و هزاران مسافر برای تجارت خود عجله می کنند و می رسندقطارها، هواپیماها دور می شوند، به طور کلی، در نگاه اول، غرور و بی نظمی کامل حاکم است. در واقع همه چیز متفاوت است. با سازماندهی خوب، گره های حمل و نقل سیستم هایی هستند که به طور هماهنگ کار می کنند، جایی که هر قسمت مکانیزمی است که به خوبی روغن کاری شده است که با سایر عناصر تعامل دارد. و در این مورد، ارزش آنها به سختی قابل برآورد است.
چرا مورد نیاز هستند
زمان صرف شده در یک سفر یا تحویل از نقطه ای به نقطه دیگر در ریتم مدرن زندگی باید به حداقل برسد. مردم، خسته از انتظار، اختراعات زیادی ساخته اند که به شما امکان می دهد فوراً اطلاعات را بدست آورید و ارتباط برقرار کنید. اما، متأسفانه، تا زمانی که تله پورت وجود نداشته باشد، ما مجبور هستیم زمان زیادی را در جاده بگذرانیم. و گاهی اوقات مجبور می شوید مثلاً به فرودگاه یا ایستگاه بروید. تمرکز چندین روش حمل و نقل در محورهای حمل و نقل تا حدی این مشکل را حل می کند. اولا، برای مثال، برای انتقال از قطار به کشتی یا هواپیما، حداقل زمان لازم است - همه چیز به معنای واقعی کلمه در فاصله پیاده روی است. ثانیاً، با مکان مناسب، حتی یک هاب می تواند شریان های حمل و نقل دیگر را تخلیه کند. در نتیجه همه برنده می شوند.
این جنبه دیگری از عملکرد هر گره را نشان می دهد - نه تنها انباشته می شود، بلکه جریان ترافیک را مطابق با اصل شیر تنظیم می کند. در صورت لزوم، برای جلوگیری از ازدحام و ایجاد مزاحمت، می توان بخشی از مسافران یا بار را در هر مرحله به تاخیر انداخت. در یک کلام، در اینجا مشابه هایی وجود داردجاده ها و چراغ های راهنمایی.
هاب ها نه تنها مسافر هستند، بلکه بار نیز هستند. حتی اگر صنعت خدمات پستی را در نظر بگیریم - در هر شهر بزرگ مکانی وجود خواهد داشت که می توان آن را به عنوان یک مرکز حمل و نقل مرکزی توصیف کرد - اینجاست که مکاتبات جریان می یابد که بعداً پس از مرتب سازی به تقسیمات سرزمینی کوچکتر می رود. و اینجا نامه ها و بسته ها می آیند تا بعداً بتوانند مثلاً به خارج از کشور بروند. آیا پس از این سؤال باقی می ماند، آیا مراکز حمل و نقل مورد نیاز است؟
سازمان و ساختار
تدارکات یک مسیر آسان نیست، اما بسیار امیدوارکننده است. این اوست که به سازماندهی کار هر گره کم و بیش بزرگی به درستی و تا حد امکان کارآمد کمک می کند. هنگام ساختن ساختار کار آن، مهم است که هم اساسی ترین چیزها را در نظر بگیرید، به عنوان مثال، روش های حمل بار از یک روش حمل و نقل به دیگری و زیرساخت های لازم، و همچنین نکات ظریف بسیار کوچک، مانند ناوبری راحت و شهودی برای مسافران.
برای شبیه سازی عملکرد هاب، حتی در مرحله طراحی، از نرم افزار ویژه ای استفاده می شود تا نشان دهد با تغییر برخی پارامترها چه اتفاقی می افتد.
اسکان
مکان مناسب یکی دیگر از نکات مهم هنگام برنامه ریزی جریان ترافیک است. اگر انتخاب اشتباهی انجام شود، فقط می تواند وضعیت را بدتر کند. جاده های دسترسی نامناسب باعث ایجاد ترافیک در مجاورت می شود و کمبود جای پارک به یک مشکل جدی برای رانندگان تبدیل می شود. فرودگاهی که در دشت ساخته شده است بارها و بارها پروازها را لغو می کندبرای مه سنگین به طور کلی، اشتباه کردن بسیار آسان است. و در اینجا همان علم به کمک می آید و به مدل سازی وضعیت با گزینه های خاص کمک می کند. از این گذشته، یک مرکز حمل و نقل جایی نیست که افراد از هیچ جایی ظاهر شوند - آنها به هر طریقی وارد می شوند، و شما باید مطمئن شوید که انجام این کار برای آنها راحت است.
مزایا و معایب
هاب های حمل و نقل که به درستی سازماندهی شده اند، در نگاه اول کاملاً عاری از نقص هستند. اما، متاسفانه، این کاملا درست نیست. اولاً بدیهی است که عملکرد آنها بیصدا نیست و قرار دادن آنها دور از جریانهای اصلی بیمعنی است، بنابراین به هر حال با هرکسی دخالت میکنند. ثانیاً با توجه به اینکه خیل عظیمی از مردم مشغول افکار خود هستند، با وجود تدابیر امنیتی زیاد، در کانون هاست که سرقت های زیادی رخ می دهد. علاوه بر این، و این بسیار بدتر است، مراکز حمل و نقل اغلب به محل حملات تروریستی بزرگ تبدیل می شوند. با تراکم کافی تردد مسافران، این امر می تواند منجر به تعداد زیادی قربانی و مجروح شود. با این حال، چنین خطری برای همه مکان هایی که تعداد زیادی از مردم در آن زمان جمع می شوند وجود دارد.
نمونه
عملاً هر شهر بزرگ اروپایی یک مرکز حمل و نقل بین المللی است. آمستردام، لندن، برلین: پرواز با ترانسفر در فرودگاه های محلی رایج است. در شرق، این دوحه، شانگهای، دبی هستند که تعداد زیادی از مسافران ترانزیت را دریافت می کنند. مسکو با سه مسافر تنهافرودگاهها و همچنین 9 ایستگاه راهآهن نیز میتوانند در این فهرست قرار گیرند.
در سطوح پایین تر، گره ها به ترتیب در مقیاس کمتر اهمیت دارند. نمونه اش همین سیمفروپل در کریمه است. خوب، هر ایستگاه مترو در مسکو را می توان مرکز کاملاً محلی نامید. اما آنها همچنین بسیار مهم هستند - فقط باید به یاد داشته باشید که در صورت شکست ناگهانی چه اتفاقی می افتد.
کارایی
همانطور که احتمالاً آشکار شده است، کار یک مرکز حمل و نقل بزرگ به عوامل زیادی بستگی دارد. و یک چیز دیگر، بدون آن راندمان بالا به سادگی دست نیافتنی است - تجهیزات فنی. بدون سیستم ها و ابزار الکترونیکی مدرن، هر گونه محاسبه مکان مناسب و برنامه ریزی جریان بی فایده است. تسمه نقاله، خدمات تشخیص خودکار و بسیاری موارد دیگر که مسافران حتی با آنها مواجه نمیشوند، برای عملکرد روان و تعامل مناسب روشهای حملونقل درگیر، مهم و ضروری هستند، به خصوص اگر بیش از دو مورد از آنها وجود داشته باشد.
و شاید بتوان یک شاخص جهانی از کارایی هاب را ترافیک مسافر نامید. تعداد افرادی که او موفق می شود در واحد زمان به آنها خدمت کند، شاخصی است که کیفیت مرکز حمل و نقل را در سطح آن کاملاً مشخص می کند.
توسعه بیشتر
اهمیت هاب های حمل و نقل غیرقابل انکار است. علاوه بر این، هر قطبی در درجه اول یک پتانسیل اقتصادی و صنعتی است. هتل ها را می توان در مکان های شلوغ قرار داد،مغازه ها، رستوران ها، ماشین های فروش. تقریباً هر کالا و خدماتی مورد تقاضا خواهد بود، برای مثال، اگر مردم بخواهند زمان خود را در حین توقف سپری کنند.
اگر زاویه دید را کمی گسترش دهید، به راحتی می توان فهمید که مراکز حمل و نقل و شهرهای اصلی به هم پیوسته و وابسته هستند. هاب ها از یک طرف عرضه بی وقفه را فراهم می کنند که شرایطی را برای توسعه صنعت ایجاد می کند و از طرف دیگر کلان شهرها نیازمند حل مشکلات لجستیکی هستند. بنابراین یکی بدون دیگری نمی تواند وجود داشته باشد.
علاوه بر این، شیوه های جدید حمل و نقل به تدریج در حال توسعه هستند و باید در جریان های موجود ادغام شوند. بنابراین، به عنوان مثال، حمل و نقل هلیکوپتری برای چندین دهه چیزی از قلمرو فانتزی بود و امروزه تقریباً برای هر مسافری در دسترس است. و این مقصد تنها یکی از بسیاری است.