صحرای غربی: تاریخ و اقتصاد

فهرست مطالب:

صحرای غربی: تاریخ و اقتصاد
صحرای غربی: تاریخ و اقتصاد
Anonim

وقتی عبارت "صحرای غربی" را می شنوید به چه چیزی فکر می کنید؟ مطمئناً شما شن‌های طلایی بیابان‌ها، واحه‌هایی در میان سرزمین‌های بی‌پایان و مسافرانی خسته را تصور می‌کنید که در آن سوی صحرا سفر می‌کنند و رویای یافتن خوشبختی خود را در سر می‌پرورانند. اما همه چیز آنقدر شاعرانه نیست که در نگاه اول به نظر می رسد. تاریخ این مکان پر از نبردهای غم انگیز و مبارزه مداوم برای استقلال میهن است. اما، با وجود این، صحرا مملو از اسرار و افسانه های بسیاری است که به ما می گوید چگونه یکی از جذاب ترین و ترسناک ترین گوشه های زمین ظاهر شد.

تاریخ

تعداد کمی از مردم می دانند که تاریخ صحرای غربی به مدت ها قبل از دوران ما باز می گردد، زمانی که دریانورد و سیاستمدار کارتاژنی هانو تصمیم گرفت مستعمرات فنیقی را در امتداد سواحل غربی آفریقا ایجاد کند. سفر او عادی نیست. همه افرادی که در آن روزگار زندگی می کردند می دانستند که کشتی به راحتی حرکت می کند، تنها زمانی بادبان را گسترش می دهد که جریان باد به آن کمک کند. بنابراین، رسیدن به جنوب، قایقرانی در امتداد آفریقا، چندان دشوار نبود. اما در راه بازگشت، ملوانان مجبور بودند بر بادهای شمال و شمال شرقی غلبه کننددر نتیجه، کارتاژنی ها برای خود روشی برای حرکت کشف کردند که بعدها آن را «مانور» نامیدند. این گانون بود که ایده سفر از طریق دریا را با هدف کشف سرزمین های جدید و کاوش در سرزمین های ناشناخته مطرح کرد. نام او که یکی از معدود نام اوست، امروزه برای مردم شناخته شده است. او برای سفر خود 60 کشتی آماده کرد که 30 هزار مرد و زن او را همراهی می کردند. هنگامی که هانو سرانجام پا به ساحل مراکش گذاشت، بلافاصله یک مستعمره تأسیس کرد. این مکان اکنون رباط است، مرکز فرهنگی و سیاسی کشور، اولین چیزی که او در آنجا بنا کرد یک معبد مذهبی است. در مجموع، پنج شهر در سواحل مراکش تأسیس شد.

کاروان شتر در صحرای غربی
کاروان شتر در صحرای غربی

تاریخ سرزمین بیابان ها و شن های بی پایان یکی از مناطق آفریقا، صحرای غربی، بسیار مبهم و دشوار متولد شد. در همه زمان ها، جمعیت صحرا را قبایل کوچ نشین تشکیل می دادند. قدرت برخی با برخی دیگر جایگزین شد، اما یک چیز بدون تغییر باقی ماند: مبارزه برای رهبری، میل به بقا، بدون توجه به هر چیزی. پیش از این، مناطق بیابانی محل سکونت قبایل بربر و عرب بود. همچنین، ظهور و تشکیل دولت هایی وجود داشت که کمتر قوی و آماده برای نبردهای نظامی نبودند، به عنوان مثال، دولت های عرب-بربر. در طول سالهای طولانی زندگی خود، آنها می توانند نه تنها بخش های شمالی و غربی آفریقا، بلکه شبه جزیره تسخیر ناپذیر ایبری را با کشورهای واقع در آن فتح کنند.

شرایط سخت زندگی باعث رشد جنگجویان، مبارزان واقعی، سرسخت و بی رحم شد. فطرت انسان ما را به دنبال بهترین شرایط برای زندگی مردم، فرزندان و…البته برای آنها بجنگید اما برای زنده ماندن، یک فرد باید متحد شود، همانطور که می گویند، یک مرد یک جنگجو نیست. در اینجا، در قلمرو صحرای غربی، اتحادی قوی از قبایل سنهاجی و لمتون تشکیل شد، که بعدها پایه و اساس دولت آلموروید را گذاشت.

ساکنان صحرای غربی
ساکنان صحرای غربی

منشا

ظهور دولت آلموروید اولین گام به سوی شکوفایی فرهنگی و سیاسی مردم صحرای غربی بود. در قرن یازدهم عشایر قبایل بربر سنهاجا و لمتونه به رهبری یوسف بن تاشفین قسمت پایین صورت خود را در زیر پارچه ای تیره پنهان کردند که آن را «لیسام» می نامیدند، درست مانند حاکمشان. همانطور که می دانید، نام یک قبیله خاص، جامعه ای از مردم با توجه به ویژگی های متمایز آنها ذکر شده است. همچنین آلموراودها نیز از این قاعده مستثنی نبودند. با توجه به این که خود را «پیچیدند»، «المطلسمون» نامیدند. اما در میان دایره وسیع تری از مردم، آنها را المرابیتون، به عبارت دیگر، «اهالی قلعه» می شناسند. همه ما درک می کنیم که با انتقال مفاهیم از نسلی به نسل دیگر، صدا و فرم آن به تدریج در حال تغییر است. در نتیجه، نامگذاری سلسله آلموروید در زبان های مختلف اروپایی، از جمله اسپانیایی، ریشه دوانید.

صحرای غربی روی نقشه
صحرای غربی روی نقشه

ارتش

ارتش آلموراوی ساکن صحرای غربی بسیار قوی بود. او به رهبری یکی از فرماندهان نظامی، یوسف بن تاشفین، توانست مراکش را فتح کند و بزرگترین شهرها - فس، طنجه، تلمسان و سئوتا را تصرف کند. در طی سالهای 1086-1146، آلموراویان، سلسله ای از غرب بودندصحرا، قدرت خود را بر بخش جنوبی اسپانیا تزلزل ناپذیر نگه داشت. این امر ادامه داشت تا اینکه آل موحد جای آنها را گرفت. آنها جنبش مذهبی جدیدی بودند که در میان قبایل عرب-بربر مراکش به وجود آمد. حامیان اندیشه های تازه شکل گرفته، المورویان را به غفلت از اصول تزلزل ناپذیر اسلام متهم کردند. رقابت طولانی و معروف با قبیله سنهاجی، الموحدها را به عنوان مخالفان آلموراوی توصیف می کرد که به نوبه خود همیشه بر سنهاجی تکیه می کردند. امپراتوری المحد فقط شامل اسپانیا و مراکش مسلمان می شد، بنابراین در قلمرو دولت آلموراوید که صحرای غربی و موریتانی را شامل می شد، تسلیم شد. این نیز بر قدرت ناشی از سلسله حاکم، قدرت کاربرد آن تأثیر گذاشت. آل موحد از 1147 تا 1269 حکومت کردند.

ناآرامی در صحرا

هنگامی که آلمورایدها به حیات خود پایان دادند و صحرای غربی دوباره به حال خود رها شد، ساکنان آن عشایر آغاز کردند، مردمی که از جایی به مکان دیگر در جستجوی شرایط مساعد برای زندگی حرکت می کردند. اکنون جمعیت بیابان با این واقعیت متمایز شده بود که مردم به دنبال ایجاد یک دولت سیاسی نبودند و نمی خواستند خود را به هر مرز قانونی ملزم کنند. اما در عین حال، علی‌رغم فقدان قدرت حاکمیتی، مناطق خاصی از صحرای غربی کنترل سلسله‌های مراکش را به دست گرفته‌اند.

تظاهرات ساکنان صحرا
تظاهرات ساکنان صحرا

علی رغم جنگ های متعدد و واگذاری زمین به مقامات مختلف، مراکش صحرا را مکانی کاملا تحت کنترل خود می دانست که در واقعدور از آن. کنترل کامل یا کامل منطقه غیرممکن بود. صحرای غربی مکانی است که مسیر تجاری مهمی از آن می گذشت. او نقش مهمی در تعامل فرهنگی جهان داشت. کاروان هایی از گینه، موریتانی و سایر کشورها از طریق صحرای غربی به مراکش فرستاده شدند. اما باید گفت که تمام راه های تجاری تحت حمایت عشایر صحرا بود که به آنها «عشایر بزرگ» نیز می گفتند. آنها بودند که از کشتی های عبوری خراج خواستند.

کویر

جریان سرخ یا Seguiet el-Hamra نامی بود که به بخش شمالی صحرای غربی داده شد. اسپانیایی ها دره بیابان ها را ریودو اورو - "رودخانه طلایی" نامیدند. جای تعجب نیست که ما شروع به صحبت در مورد اسپانیا کردیم، زیرا این کشور تأثیر زیادی در شکل گیری صحرای غربی مدرن داشت. به زودی، در نتیجه علاقه فزاینده به قاره آفریقا، استعمار رخ داد.

جای تعجب نیست که ثروتمندترین و قدرتمندترین قدرت ها، مانند بریتانیا و فرانسه، بهترین سرزمین ها را به دست آورده اند. و اسپانیا در این زمان نسبتاً از نظر نفوذ ضعیف شده بود، بنابراین مجبور شد صحرای غربی را که منابع طبیعی و شرایط نامساعد آن نامطلوب بود، مستعمره کند. اما فراموش نکنید که کویر محل سکونت عشایر آزادی خواه و آزاده بود. در راستای منافع آنها، هیچ کنترل کاملی از اسپانیایی ها بر سرزمین هایشان وجود نداشت. به همین دلیل است که استعمارگران در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم توسط جمعیت محلی مخالفت کردند. و رهبر قیام ما العینین بود که او را «شاه صحرا» نیز می نامیدند. او یک رهبر مذهبی و واعظ بود.

رنگ زردشن های صحرا
رنگ زردشن های صحرا

مبارزه برای استقلال برای مدت طولانی ادامه داشت. در این زمان شهرها ساخته شد، دژها، مساجد و پاساژهای خرید ساخته شد. مرکز رویارویی مستعمره شهر سمره بود که ساخت آن ما العینین آغاز شد. نمی توان تمام ظلمی را که در آن زمان در دره بیابان ها و شن ها رخ داد، با کلمات بیان کرد. مردم وقتی استقلال خود را به دست آوردند و برای آزادی و فرصت زندگی بدون کنترل توسط استعمارگران جنگیدند، چه قدرت و شهامتی نشان دادند!

پس از تحمل ادعاهای مراکش، نبردهای جبهه پولیساریو و جنگ صحرا، سرانجام مردم صحرا به سهم خود از آزادی رسیدند. اما همه چیز به این سادگی نیست. صحرای غربی هنوز یک منطقه مورد مناقشه بین مراکش و جبهه پولیساریو است که هدف آن دفاع از منافع مردم بومی صحرای غربی است. اکثر قدرت های جهانی استقلال جمهوری دموکراتیک عربی صحرا را به رسمیت نمی شناسند. همه موارد فوق به مردم اجازه نمی دهد که به طور کامل یک دولت سیاسی ایجاد کنند. در نتیجه نبردهای زیاد، جبهه پولیساریو به اصطلاح "منطقه آزاد" را جدا کرد، جایی که نیروهای مراکشی حق ورود به آن را ندارند. اکثراً عشایر در آنجا زندگی می کنند ، فقط 30-40 هزار نفر ، آنها بیشتر به دامداری ، شتر مشغول هستند. و همه صحرای‌های دیگر در اردوگاه‌های پناهندگان زندگی می‌کنند، که همچنین مانع از اتحاد مجدد جمعیت صحرای غربی و ایجاد تمدنی مناسب می‌شود که بتواند جامعه را توسعه دهد، چیز جدیدی خلق کند، ایجاد کند.

سرمایه

در حال حاضر، پایتخت صحرای غربی شهر ال عیون است.واقع در شمال غربی آفریقا، جمعیت آن 217732 نفر است. این بزرگترین شهر صحرا است، در نزدیکی اقیانوس اطلس واقع شده است، بنابراین آب و هوای آن بسیار ملایم است. زمین را می توان تپه نامید. اما متأسفانه به دلیل اینکه این شهر به تازگی ساخته شده است، نقش مرکز فرهنگی و تاریخی صحرای غربی را ندارد. با وجود این، برخی بناهای هنری، موزه‌ها و غیره را در خود جای داده است.

تسهیلات محلی
تسهیلات محلی

در مورد شهرهای صحرای غربی، نمی توان گفت که آنها آثار تاریخی یا ارزش های فرهنگی برجسته ای دارند. اما آنها بدون شک تاریخ منحصر به فردی را با ایمان واقعی و خالص مذهبی، با مبارزه برای استقلال و حمایت از آزادی به نام زندگی مطلوب برای نسل‌های آینده، حفظ می‌کنند.

نظام دولتی

در حال حاضر، ایالت صحرای غربی توسط رئیس جمهور ابراهیم غالی اداره می شود. او همچنین از 12 ژوئیه 2016 رئیس جبهه پولیساریو است. نخست وزیر کنونی جمهوری دموکراتیک عربی صحرا، محمد ولی آکیک است. پرچم صحرای غربی از رنگ های مرتبط با دین اسلام - سیاه، قرمز، سفید، سبز تشکیل شده است. تصویر پرچم در 27 فوریه 1976 به تصویب رسید. لازم به ذکر است که در ابتدا این پرچم توسط جبهه پولیساریو استفاده می شد، برخی شباهت آشکار به تصویر پرچم فلسطین را ذکر می کنند. از آنجایی که صحرای غربی منطقه ای با اکثریت مسلمان است، این پرچم دارای یک هلال و یک ستاره در وسط است. آن ها هستندنمادهای مهم اسلام.

آیا سرمایه دومی وجود دارد؟

لازم به ذکر است که پایتخت موقت صحرای غربی شهر بیر للو در نظر گرفته می شود، زیرا ال عیون مانند همه شهرهای بزرگ در منطقه مراکش واقع شده است. با توجه به جغرافیا، در مورد نقش برجسته صحرای غربی کمی باید گفت. در قلمرو آن کوه هایی وجود دارد که به آسمان نگاه می کنند و دهانه خاموش آتشفشان Emi-Kushi و دشت هایی کاملا پوشیده از شن و ماسه وجود دارد، اما مهمترین چیز دریاچه های نمک است. آنها بودند که باعث ایجاد یکی از بخش های اقتصاد - استخراج نمک خوراکی توسط جمعیت صحرای غربی شدند. همچنین مردم به استخراج فسفات، صید صادراتی و البته کشاورزی و دامداری مشغول هستند.

در توصیف دره ماسه ها و بیابان ها، می خواهم در مورد سکه های صحرای غربی صحبت کنم. پستا صحرا نام واحد پولی است که در این منطقه استفاده می شود. در ابتدا، در سال 1990، سکه به عنوان کلکسیونی منتشر شد، اما چند سال بعد شروع به تولید واحدهای پولی در عناوین 1، 2 و 5 پستا کردند. لازم به توضیح است که در صحرای غربی درهم، دینار، اوگویا و یورو نیز استفاده می شود. آنها به طور فعال در گردش استفاده می شوند.

دنیای مدرن

بنابراین در مورد وضعیت کنونی منطقه باید گفت که مراکش تأثیر زیادی بر صحرای غربی دارد. عدم به رسمیت شناختن استقلال توسط قدرت های دیگر، ساکنان صحرا را مجبور می کند که سبک زندگی عشایری یا پناهنده را پیش ببرند، و باعث توسعه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور نمی شود. برای اینکه صحرای غربی دائماً در وضعیت پیشرفت باشد، اقتصاد خود را بهبود بخشد، تولید نمک، فسفات،باید موسسات دولتی ایجاد شود، سطح پزشکی و آموزش افزایش یابد. به عنوان مثال، دانش آموزان مدارس صحرا مجبور به تحصیل در مناطق مجاور هستند، زیرا موسسات آموزشی یا بسیار کم هستند یا وجود ندارند. اما برای اینکه همه اینها اتفاق بیفتد، مبارزه مداوم برای استقلال باید پایان یابد، خونریزی باید متوقف شود، بالاخره باید تصمیم گرفت.

با ماشین در صحرا
با ماشین در صحرا

در این صورت، تاریخ چند صد ساله جنگ و ترور فراموش می شود، اقتصاد و فرهنگ جدید جامعه متولد می شود. همچنین موزه ها و بناهای هنری که در پایتخت صحرای غربی واقع شده اند را فراموش نکنید. هدف از جمعیت افزایش سازه های معماری، یافته های تاریخی است. اما برای همه موارد فوق، آزادی و ایمان به آینده ای روشن تر لازم است، وحدتی لازم است که ساکنان صحرای غربی در حال حاضر از آن برخوردار نیستند.

نتیجه گیری

تمام جهان نظاره گر وضعیتی است که به زودی توسط سازمان ملل حل خواهد شد. این احتمال وجود دارد که صحرای غربی توسط قدرت های بین المللی به دلیل استقلال آن به رسمیت شناخته شود. اما، با وجود شرایط فعلی، به جرات می توان گفت که این مکان با تاریخ غنی، چند صد ساله، ارزش های فرهنگی و تاریخی خود است که نباید فراموش شود، با ساکنانی که بدون ترس و تردید، مبارزه برای استقلال خود، مهم نیست. و تنها برای این، باید به جمعیت صحرای غربی و این دره بیابانی زیبا، اسرارآمیز و جذاب احترام بگذاریم.

توصیه شده: