ستون واندوم در پایتخت فرانسه، پاریس، در اوت ۱۸۱۰ افتتاح شد. طراحی شده به عنوان Austerlitskaya. بعدها "ستون پیروزی ها" نامیده شد. داستان از این قرار است: ناپلئون اول بناپارت در ابتدا قصد داشت تا پیروزی های ایتالیایی خود را به روشی غیرعادی تداوم بخشد. او تهدید کرد که سازه ای را از روم منتقل خواهد کرد که نماد پیروزی تراژان بر داکیان است. سرنوشت جاهای دیدنی کشوری که انقلاب ها همیشه امری عادی بوده اند چگونه بوده است؟
در سایت کاخ دوک واندوم
هنگام ارزیابی هزینه حمل و نقل، ظاهراً امپراتور به این نتیجه رسید: بازی ارزش شمع را ندارد - و به سمت دیگری رفت. در 1 ژانویه 1806، فرمانی مبنی بر شروع ساخت یک تابلوی یادبود جدید (معماران J. B. Leper و J. Gonduin) به ارتفاع 44 متر و عرض 3.67 متر در پایه صادر شد.
ستون Vendôme تاریخچه جالبی دارد. این در میدانی قرار دارد که زمانی کاخ دوک واندوم در آن قرار داشت (سزار دو واندوم پسر نامشروع هنری چهارم بزرگ است). یکی ازپنج فضای پاریسی که به لویی چهاردهم اختصاص یافته بود قبلاً با مجسمه ای از پادشاه خورشید بر روی اسبی تیزبین تزئین شده بود که در گرماگرم نبردهای انقلابی قرن هجدهم تخریب شد.
زمانهای دیگر آمده، نمادهای دیگری آورده اند. به یاد بیاورید که مجموعه معماری مستطیلی و سپس هشت ضلعی عصر کلاسیک بیش از یک بار نام خود را تغییر داد: میدان فتح، لویی بزرگ، قله (جایی که روبسپیر غنائم خود را به نمایش گذاشت)، بین المللی. اکنون Place Vendôme است.
فقط انحلال
در سالهای اعلامیه داغ اتحاد بین المللی، دولت انقلابی کارگری تصمیم گرفت به تجلیل ناپلئون ظالم و جنگ طلب پایان دهد. ستون Vendôme (عکس بالا) آخرین ساعات خود را سپری می کرد. در 16 مه به طور رسمی ویران شد (کمی قبل از آن، در 5 می، 50 سال از مرگ ناپلئون می گذشت). به مردم داده شد تا بفهمند که کمون پاریس قصد بازگشت به جامعه قدیمی را ندارد.
برداشتن گامی قاطع در جهت تخریب، جسارت سیاسی خاصی می طلبید: یک سوم کشور توسط ارتش متخاصم اشغال شده بود، فرقه بناپارتیسم قدرتمند باقی ماند (به ویژه در میان دهقانان)، بورژوازی جنگ های ناپلئون را یک جنگ می دانست. وعده قدرت فرانسه.
هنرمند گوستاو کوربه، کمیسر فرهنگ، نویسنده این حکم سخت شد. او در ابتدا پیشنهاد انتقال مجسمه به مکانی متروک را داد، اما از او حمایت نشد. مطبوعات عمل سرنگونی عمومی را تأیید کردند و به طور گسترده تبلیغ کردند. همه چیز به این واقعیت رسید که نماد "زور بی رحم و شکوه دروغین" به پایان می رسد. و آمد.
آیا همه چیز را به زمین بزنم؟
به زودی رژیم انقلابی سقوط کرد. کوربه متهم به تخریب زیارتگاه ملی بود که ستون واندوم بود. کمیسر از اعدام فرار کرد، اما دادگاه به این شخصیت فرهنگی دستور داد تا هزینه ها را جبران کند (پرداخت وندالیسم). گوستاو به سوئیس گریخت. اموالش توقیف و فروخته شد. در سال 1875، بنای یادبود دوباره به آسمان هجوم آورد. معلوم است که نقاش بدهی را پرداخت کرد. در فقر مرد.
توجه داشته باشید که تخریب بناهای تاریخی که منعکس کننده وقایع گذشته است، بسیاری از مردم به آن نگاه منفی می کنند. آنها معتقدند که نقاط عطف در توسعه کشورها و قاره ها نباید از بین برود. این رویکرد به نسلهای مختلف زمینیان اجازه میدهد تا تصویری از توسعه جهان را با دقت بیشتری بسازند. ممکن است حق با آنها باشد.
بله، ستون واندوم یک تاریخ دراماتیک دارد. منطقی است که آن را با جزئیات بیشتر مطالعه کنید. بنابراین، ستون (شکه برنز) از 1200 توپ اتریشی و روسی که در نبرد آسترلیتز (معروف به "نبرد سه امپراتور" - ناپلئون فرانسوی، فرانتس دوم اتریشی، الکساندر اول روسی) گرفته شده بود، ریخته شد.
هیکل خود را رها کنید! دولت تغییر کرده است
تنه پیروزمندانه بر روی پایه ای به جا مانده از بنای یادبود پادشاه خورشید نصب شد. این ایده بر اساس ستون رومی تراژان بود. 76 نقش برجسته به صورت مارپیچی به آسمان کشیده شد. کمی بیرون زدگی از سطح تصویر در هواپیما، پیروزی های آسترلیتز را نشان می داد.
پلکان داخلی به سکویی که مجسمه ناپلئون خودنمایی می کرد منتهی می شد. بناپارت در توگا امپراتور روم به تصویر کشیده شده است. سر او با یک تاج گل لور تزئین شده بود (نویسنده مجسمه سازان -Antoine Chaudet). چهار سال بعد (1814) متفقین پاریس را تصرف کردند.
بوربون های بازگشته تصویر را به کوره ذوب فرستادند و نماد پیروزی را برافراشتند - پرچمی سفید با نیلوفرهای. در فرآیند ذوب، پادشاه برنز هنری چهارم "ظهور شد". در سال 1818، مجسمه بر روی پل جدید نصب شد.
نژاد بشر ظهور خواهد کرد
در سال 1830، انقلاب ژوئیه فرا رسید. ستون واندوم در پاریس بار دیگر دگرگون شده است. به دستور شاه لویی فیلیپ اول، ناپلئون دوباره بر روی سکویی در آسمان نصب شد. اما در حال حاضر بدون تاج گل و توگا، اما با کلاه مثلثی و لباس افسری آشنا به دنیا (مجسمهساز - ژرژ پیر مطمئن).
«طبیعی» بعدی در سال 1863 رخ داد. به دستور ناپلئون سوم، نسخه اصلی به قلمرو مجموعه ای که در زمان لویی چهاردهم برای اقامت جانبازان افتخاری ارتش (خانه معلولان) ساخته شده بود، منتقل شد. یک کپی به "بالا" فراموش نشدنی ارتقا یافت.
همانطور که در روسیه می گویند، به نظر می رسید که نوادگان بناپارت ها به داخل آب نگاه می کردند. همان سال 1871 فرا رسید و در مارسی، ظالم برنزی آخرین و سرنوشتساز نبرد شد. ستون Place Vendôme که در پایه اره شد و جابجا شد، به زمین خورد.
نماد استبداد تا مدتها تسلیم نشد. طناب ها ترکید، وینچ ها شکست. بالاخره صندوق عقب خم شد و افتاد. مردم عجله کردند تا معجزه را برای سوغاتی از هم جدا کنند. سرنوشت مجسمه پیروزی غم انگیز است. او در مجاورت مجسمه ناپلئون اول بود و از سرنگونی سال 1814 جان سالم به در برد. سپس او ناپدید شد.
شوخی و جدی
پس از 4 سال، دوباره ستون Vendômeدر جای خود دوباره متولد شد تا به امروز در آنجا ایستاده و توسط ساختمان های روشن و سخت احاطه شده است. خانه دوک واندوم نیز حفظ شده است. بناهای معماری، منطقه پایتخت فرانسه را غنی از رویدادهای تاریخی حتی بیشتر بیان می کند.
ناپلئون اول دوباره در قالب یک امپراتور روم به جهان ظاهر می شود، همانطور که در ابتدا مورد نظر بود. برخی از مسافران به شوخی می گویند: از آنجایی که ستون از توپ های پروس و روسی ریخته شده است، پس کشورها حق دارند سهم خود را از برنز مطالبه کنند. به طور جدی، گردشگران خاطرنشان میکنند که روند پرتلاطم رویدادهای انقلابی بر شهروندی فعال فرانسویها سایه نزده است.
هر بار پس از سرنگونی تابلوی یادبود، فرمانده ای که در سال 1821 درگذشت، دوباره خود را در "جایگاه واقعی" خود می دید. ستون واندوم در پاریس مانند ققنوس است که از خاکستر برمی خیزد. شاید در روسیه ارزش داشته باشد که این عمل را اعمال کنیم؟ هیچ فایده ای برای پاک کردن گذشته "غیرقابل بازگشت" در هر بار وجود ندارد.