در فرهنگ اقوام شرق و غرب از قدیم الایام، دیدگاه های تقریباً متضادی در مورد جنسیت، شهوانی و روابط جسمانی وجود داشته است. دین مسیحیت آمیزش زن و مرد را در درجه اول به خاطر تولید مثل مجاز می دانست. لذت های جنسی، که از بوسه بر لب شروع می شد، پست، گناه، کثیف تلقی می شد. از سوی دیگر، عشق ایده آل، متعالی و افلاطونی بسیار مورد تمجید قرار گرفت. ما در شرق و آسیا نگرش کاملاً متفاوتی نسبت به لذت های نفسانی می بینیم.
شرق موضوع حساسی است
فکر می کنم اگر بگوییم هند معبد عشق به معنای وسیع کلمه است اشتباه نخواهیم کرد. از این گذشته ، نه فقط در هر کجا ، بلکه در این کشور ، آنها کاما سوترا را ارائه کردند ، که به کتاب درسی بی نظیر زندگی جنسی و توانایی ایجاد لذت متقابل به شرکا تبدیل شده است. و مجموعه شگفت انگیز افسانه های "هزار و یک شب" را به خاطر بسپارید! منابع بیشتر داستانهای اروتیک که در آن به تصویر کشیده شده است از فرهنگ عامه هندی و عربی گرفته شده است. علاوه بر این، بیشتر آموزه های فلسفی از دوران باستان تا امروز، مانند جنبش های دینی کهن، برپا شده است.صمیمیت فیزیکی تا درجه یک فرقه فرهنگ رابطه جنسی، فرهنگ روابط بین فردی - همه اینها در گروه قومی آسیای شرقی بسیار توسعه یافته بود. هند نمونه کامل این موضوع است. "معبد عشق" - بنابراین سرخپوستان شاعرانه بدن انسان را می نامیدند و بازی های جنسی تقریباً یک عمل مقدس تلقی می شد که برای خدایان عالی خوشایند است.
عشق کتابهای هنری
نه، ما در مورد نمونه محصولات چاپی، حتی قدیمی، صحبت نمی کنیم. این نام کلی برای معابدی است که پایه و دیوارهای آن با نقش برجسته ها و مجسمه های بسیار بسیار نامتعارف تزئین شده است. توطئه های آنها متنوع است، اما به یک موضوع مشترک اختصاص داده شده است: "هند - معبد عشق". جوانانی که قبل از ازدواج و در ماههای اول پس از ازدواج به سن بلوغ رسیدهاند، به شدت تشویق میشدند که از چنین ساختمانهایی دیدن کنند، تصاویر را به دقت مطالعه کنند و حتی در مورد آن بحث کنند تا تنوع وضعیتهای پیشنهادی را اعمال کنند. این حکمت خاص پیشینیان بود: بهبود در تکنیک جنسی، همسران نمی توانند از یکدیگر خسته شوند، زندگی آنها هماهنگ تر، شاد و در نتیجه مورد رضایت خداوند خواهد بود! از این رو، گردشگران مدرن، با بیان برداشت های مشتاقانه خود، بارها گفته اند که این هند است که در مقایسه با سایر ایالات شبه جزیره، معبد عشق زمینی است. فضای شهوانی، حسی و اشتیاق تمام فضای نزدیک عبادتگاه های متعدد را اشباع می کند.
جواهری در دل جنگل
بزرگترین و محبوب ترین آثار تقریباً پورنوگرافیک تا به امروزمعماران باستانی مجموعه ای از ساختمان ها در خواجوراهو در نظر گرفته شده است. در واقع، این یک معبد بزرگ عشق در فضای باز هندی است که صدها قرن پیش ساخته شده است. زمانی از 58 ساختمان باشکوه تشکیل شده بود، اما تنها 22 ساختمان تقریباً اصلی باقی مانده است. موارد کمیاب در وسط جنگل وجود دارد - جنگل های استوایی زمانی که توسط مردم رها شد، شهر را بلعیدند. به همین دلیل ، به احتمال زیاد ، معابد ویران نشدند - ابتدا توسط مسلمانان فاتح ، سپس توسط سایر متجاوزان ، که تعداد زیادی از آنها در سرزمین رنج کشیده هند وجود داشت. این جنگل برای قرن ها از گنجینه خود محافظت می کرد و تنها در نیمه اول قرن نوزدهم این شهر توسط یک مهندس انگلیسی کشف شد. تقریباً دو قرن است که کاوشهای باستانشناسی در خواجوراهو انجام میشود، بسیاری از اشیاء مرمت شدهاند و کارهای مرمتی روی برخی دیگر در حال انجام است.
اسطوره ها و افسانه ها
این شهر بی نظیر - معبد عشق - چگونه ظاهر شد؟ زمان تقریبی ساخت سازهها از سال 950 تا 1050 بعد از میلاد، در دوران راجپوتها، سلسله شاهزادگان معروفی است که بر ایالت Chandella حکومت میکردند. شهر خواجوراهو مرکز مذهبی او بود. با این حال، اگر به خاطر داستان چگونگی و چرایی ساخت شهر نبود، در این مورد هیچ چیز قابل توجه خاصی وجود ندارد. به طور دقیق تر، چرا این مجموعه شگفت انگیز ظاهر شد - معبد عشق در هند، که عکس آن با وسوسه انگیزترین خیابان ها با بسته ها و پروژه های توریستی تزئین شده است. و در همه چیز طبق معمول زیبایی زنانه و بی حوصلگی مردانه مقصر است! زمانی کوجوراهو یک شهر معمولی هند بود. اما دختری در آن زندگی می کرد که زیبایی اششایسته خود الهه ها بود. نام او عمواتی بود، و او دختر یک برهمن - نماینده عالی ترین کاست معنوی در هند بود. یک شب دختر در رودخانه غسل می کرد و برهنگی جوانی و کمال او خدای ماه را چنان ملتهب کرد که نتوانست مقاومت کند و افسونگر را اغوا کرد. امامتی به موقع صاحب پسری دوست داشتنی شد. اما روابط خارج از ازدواج و فرزندان از نظر جامعه جنایت علیه اخلاق است، اینجا یا غرب است یا شرق - تعصبات و قوانین یکی است! مادر جوانی از شرم و خشم بستگانش به جنگل گریخت و در آنجا پسرش را بزرگ کرد و تمام حکمت زندگی را به او آموخت. نیمه انسان، نیمه خدا، او بزرگ شد تا یک جنگجوی قدرتمند باشد و بنیانگذار سلسله Chandella شد که دولت او را تجلیل کرد.
شعر در سنگ
معبد عشق خواجوراهو با این همه ارتباط که عکس آن تقدیم شما می شود چگونه است؟ به طور مستقیم! پسر امامتی با سرود قوت و عمق احساسات نفسانی، زیبایی زنانه و عظمت عشق در همه جلوه های آن، پایه و اساس ساخت مجموعه معبد را گذاشت. کار او توسط فرزندانش ادامه یافت، زیرا همه بناهای مذهبی متعلق به ادیان مختلف هستند و به خدایان مختلف هندی - شیوا، ویشنو، جینا و دیگران اختصاص دارند، اما وحدت موضوع و ترکیب نشان می دهد که این یک کل واحد است. تماشاگرانی که به این شگفتی واقعی جهان فکر می کنند از چیزهای زیادی شگفت زده می شوند: انواع توطئه ها که در آن صحنه های روزمره، قسمت های نبرد، شبح حیوانات، تصاویر خدایان در ظاهرهای مختلف به راحتی قابل تشخیص است. اما بیشتر از همه، پرشمارترین صحنه های وابسته به عشق شهوانی توجه را به خود جلب می کند:اشتیاق به مقاربت، جزئیات آناتومیکی ظریف، واقع گرایی و سرزندگی ژست ها، مطابقت تقریباً کامل با نسبت بدن انسان و حرکات آنها، حالات صورت و حالات چهره. مجسمه سازان باستانی کار خود را با مهارت و استعداد شگفت انگیز انجام می دادند!
Sex Valley
بنابراین، خواجوراهو یک عدن سکسی واقعی هند است. نقش برجستههای معابد او به درستی صریحترین و شیکترین نقشهای برجستهی معابد او نامیده میشوند که آشکارا برای چشم انسان قابل دسترسی است. پیروزی بی پایان زندگی با فالوس های عظیم تجسم می یابد، خلسه صمیمیت جنسی، هماهنگی اصول مردانه و زنانه طبیعت، جهان الهی را تجسم می بخشد. و همه با هم یعنی عشق به زندگی در درخشان ترین و شادترین جلوه های آن!