یکی از فیلسوفان که تاریخ نامش حفظ نشده است، گفت که ساختمان ها تا حدودی شبیه به مردم هستند. آنها نیز به دنیا می آیند، درخشان و ثروتمند زندگی می کنند، سپس پیر می شوند و می میرند. این کلمات را می توان به طور کامل به املاک اوستاشوو نسبت داد (در برخی منابع به آن اوستاشوو گفته می شود). زمانی یکی از معتبرترین و معروف ترین ها در منطقه مسکو بود، اکنون برای فیلمبرداری فیلم های ترسناک کاملاً مناسب است، جایی که سایه های اجداد فراموش شده بی سر و صدا در میان خرابه های باقی مانده سرگردان هستند و از کاسه چشم های خالی دهانه های چروکیده پنجره به بیرون نگاه می کنند. املاک Ostashevo در اواخر پاییز، زمانی که باد بر روی بقایای در حال مرگ ساختمانها زوزه میکشد، در شاخههای برهنه درختان چند صد ساله زوزه میکشد و پاهای مسافری که تصادفاً اینجا سرگردان شده است در گل و لای صعب العبور گیر میکند.
تصویر غیرجذاب فقط در بهار کمی زنده می شود. درختان با سبزی ظریف پوشیده شده اند، قاصدک ها در چمن ها شکوفا می شوند، هزاران پرنده پرنده منطقه را کر می کنند. اگر به خرابه ها توجه نکنی و فقط به برج بازمانده حیاط اسب نگاه کنی، به نظر می رسد که همه اینجا هستند.مثل قبل.
از شما دعوت می کنیم که به موقع یک تور مجازی داشته باشید و به ملک در دوره های مختلف وجودش نگاه کنید.
مکان، نحوه رسیدن به آنجا
دهکده Ostashevo که نام این ملک را به خود اختصاص داده است، تنها در 21 کیلومتری Volokolamsk واقع در شمال غربی مسکو واقع شده است. از پایتخت تا این شهر قدیمی زیبا 98 کیلومتر فاصله است. از ایستگاه راه آهن Rizhsky در مسکو تا Volokolamsk، قطار حدود 2 ساعت طول می کشد. همچنین می توانید با اتوبوسی که از ایستگاه مترو توشینسکایا حرکت می کند، به آنجا بروید. زمان سفر نیز حدود دو ساعت است. یک اتوبوس معمولی از ولوکولامسک به سمت روستا حرکت می کند. او نزدیک سوپرمارکت مگنیت توقف می کند. بعد باید پیاده روی کنی. نقطه عطف، بنای یادبود پارتیزان ها است.
املاک را می توان در: با. Ostashevo، Microdistrict، 1. بسیار نزدیک (به معنای واقعی کلمه چند ده متر) از مخزن روزا است. خیابان Dokuchaeva از نزدیکی می گذرد. روی آن میتوانید به کوچه نمدار بروید.
شروع
روستای Ostashevo تاریخ جالب خود را دارد. این بنا در سواحل رود روزا (که در تواریخ جنگ های 1812 و همچنین در رمان "جنگ و صلح" نوشته لئو تولستوی ذکر شده است) توسط شاهزاده تاتار فدور مالیکدیروویچ تأسیس شد. در سال 1510 بود. و در اسناد این روستا برای اولین بار در سال 1636 با نام Astashevo ذکر شده است. در آن زمان مالکیت آن فئودور لیخاچف، منشی دوما و نجیب زاده، شخصی بسیار مشهور بود. او روستای Dolgie Lyady (از آغاز قرن هجدهم، آن را Uspensky نامیده می شود) مرکز دارایی خود قرار داد. Ostashevo بارها صاحبان خود را تغییر داد. مالکیت داشتندشاهزادگان تیومنسکی، پروزوروفسکی، فئودور ایوانوویچ گلیتسین و سپس پسرش پیوتر فدوروویچ. او دارایی خود را به کنتس سالتیکوا فروخت و پسرش در سال 1777 این زمین ها را دوباره به شاهزاده الکساندر اوروسوف فروخت. از او بود که تاریخ املاک آغاز شد.
مالک جدید
الکساندر اوروسوف نماینده یک خانواده اشرافی بود، اما ارث قابل توجهی دریافت نکرد. او ثروت خود را با بازی با ورق به دست آورده است. هیچ مدرک مستندی مبنی بر تقلب الکساندر واسیلیویچ وجود ندارد. اما بسیاری بر این باور نیستند که تنها به لطف ثروت کور بود که او توانست چندین هزار رعیت برای خود به دست آورد، یک خانه عالی در سواحل نوا و یک ملک در منطقه ولوکولامسک بخرد.
Urusov دو دهکده به نام های Ostashevo و Aleksandrovskoe، مرکز دارایی های حومه خود ساخت، بنابراین ملکی که در آنجا شروع به ساختن کرد، Aleksandrovskoye - Ostashevo نام گرفت، اما اولین کلمه به زودی حذف شد.
ساخت
فرض بر این است که این املاک توسط استادان روسی شبه گوتیک طراحی شده است که عناصری از معماری کلاسیک گوتیک، باروک مسکو و معماری بیزانس را ترکیب می کند. نظر مورخان وجود دارد که در میان توسعه دهندگان معمار رودیون کازاکوف معروف در آن زمان بود. این ملک در ساحل راست روضه ساخته شده است. کوچه ای وسیع با درختان نمدار از جاده به خانه منتهی می شد. در ابتدای آن دو ابلیسک سنگی سفید رنگ در دو طرف آن نصب شده است (یکی از آنها حفظ شده است). به افتخار الکساندر نوسکی، اوروسوف تصمیم گرفت کلیسایی به سبک باروک اواخر بسازد. کار در سال 1776 آغاز شد. این سال رسمی تاسیس املاک است،الکساندروفسکایا به افتخار نوسکی (برخی از مورخان معتقدند که به افتخار خود الکساندر اوروسوف) نامگذاری شد.
در قلمرو آن عمارت دو طبقه شاهزاده ساخته شده بود که با چهار ستون، یک اسکله (روبنا) و یک رواق تزئین شده بود. جلوی خانه حیاط جلویی تجهیز شده بود که کوچه نمدار مذکور در مقابل آن قرار داشت. اوروسوف دو برجک به سبک گوتیک در حیاط ساخت.
خانه ارباب توسط گالریهایی به ساختمانهای بیرونی متصل بود که تاج آن با چوبهای تختهای و منارهها بود. علاوه بر این، خانه مدیر و ساختمانهای جانبی متعددی در این ملک ساخته شد. املاک اوستاشف زیر نظر اوروسوف توسط یک باغ نمدار با کوچه های سایه دار و چندین حوض احاطه شده بود. آلاچیق های پنج ضلعی در زیر سایه بان درختان برای پیاده روی نصب شد. یک عکس قدیمی که به طور معجزه آسایی حفظ شده است نشان می دهد که ملک در آن زمان چگونه بود.
پسرخوانده اوستاشوو به ارث رسیده
A. وی. اوروسوف با همسرش آنا آندریونا موراویوا به ملک جدیدی نقل مکان کرد. این دومین ازدواج او بود. او پس از مرگ شوهر اول موراویف با شاهزاده ازدواج کرد. از او قبلاً یک پسر به نام نیکولای داشت. آنها می گویند که استاد با خلق و خوی خوب متمایز نبود ، اغلب مفتضح می شد ، اما از نظر مالی به بستگان خود کمک می کرد ، اما قبل از آن آنها را به خوبی سرزنش می کرد. الکساندر واسیلیویچ تنها دختر طبیعی خود سوفیا را داشت که ملک را به او وصیت کرد، اما زن جوان تقریباً بلافاصله پس از تولد دخترش درگذشت. این نوزاد تنها چند روز بیشتر از مادرش زنده بود. بنابراین ، اوروسوف وارث مستقیمی نداشت. بنابراین، پسرخوانده خود نیکولای را صاحب ملک کردموراویووا.
Ostashevo - بهشتی برای Decembrists
نیکلای نیکولایویچ از جوانی ذهنی زیرک و ولع به علوم مختلف نشان داد که به هر طریق ممکن تشویق می شد. پس از فارغ التحصیلی از سرزمین مادری خود، برای دریافت اطلاعات بیشتر به دانشگاه استراسبورگ اعزام شد. N. N. Muravyov حرفه نظامی را انتخاب کرد (او افسر نیروی دریایی بود).
نیکلای نیکولایویچ از آنجایی که یک ستوان بود، در نبردها با سوئدی ها شجاعت و شجاعت نشان داد. او به درجه سرلشکری رسید، اما حتی چنین مردی مشکلات مالی داشت. به خاطر آنها، و همچنین به دلیل تضعیف سلامتی او در نبردها، بازنشسته شد و به ملک خود که از اوروسوف به ارث رسیده بود، بازنشسته شد.
در اوستاشوو، N. N. Muravyov نه تنها یک کارخانه لبنیات ساخت، بلکه یک مدرسه برای رانندگان ستون نیز ایجاد کرد. اکنون تعداد کمی از مردم می توانند پاسخ دهند که چیست، اما در آغاز قرن نوزدهم این موسسه آموزشی بسیار معتبر بود. یونکرهایی در اینجا آموزش دیدند که قصد داشتند در ستاد کل افسر شوند. 22 نفر از فارغ التحصیلان آن دمبریست شدند. آنها اغلب در اوستاشوو جمع می شدند، جایی که در مورد طرح های بازسازی روسیه و سرنگونی حکومت خودکامه بحث می کردند.
در میان مهمانان املاک می توان به ایوان یاکوشکین، ماتوی موراویوف-آپوستول، نیکولای فونویزین (برادر زاده همان فونویزین که "زیست رشد" را نوشت) اشاره کرد. پسر صاحب املاک، A. N. Muravyov، نیز یک Decembrist بود. نظر مورخان وجود دارد که او قانون اساسی جدیدی را تنظیم کرد، اما از سرکوب هایی که تازه شروع شده بود ترسید و این سند را در یکی از تپه های املاک در زمین دفن کرد.
بیشتریک فروش
پس از مرگ پدر برجسته، الکساندر موراویف مالک اوستاشوو شد. در آن زمان روحیه انقلابی او تا حدودی فروکش کرده بود. یک بار او درگیر پرونده Decembrists بود. او با یادآوری این موضوع در دوران بلوغ خود گفت که او متعلق به کسانی نیست که به دار آویخته می شوند، بلکه متعلق به کسانی است که خود را دار می زنند. اسکندر تلاش کرد تا امور متزلزل املاک را بهبود بخشد، حتی یک حیاط اسب در اینجا برپا کرد که تزئینات آن یک برج ساعت بود که با آرشیتروها و پنجره های لنتس تزئین شده بود. این اوست که تا به امروز زنده مانده است. برای بسیاری، این برج شبیه بیگ بن لندن است. موراویوف جوانتر سعی کرد اسب های اصیل را در اینجا پرورش دهد، اما همه چیز درست نشد. برای پرداخت بدهی باید دارایی فروخته می شد.
وضعیت امور تحت حکومت شیپوف
Ostashevo در حراجی توسط نیکولای پاولوویچ شیپوف، که به عنوان یک مالک زمین مبتکر شهرت داشت، خریداری شد. او یک مشاور دولتی کامل، عضو آکادمی امپراتوری هنر بود. او دارایی جدید خود را در وضعیت اسفناکی به دست آورد، اما شیپوف دلش را از دست نداد. او نوسازی املاک اوستاشوو را با هزینه شخصی خود آغاز کرد. شرح تغییراتی که در اینجا به معنای واقعی کلمه در یک سال اتفاق افتاد می تواند با این واقعیت شروع شود که او برج ناقوس قدیمی را تخریب کرد ، ظاهر معبد را تغییر داد و کلیسای اسکندر را بازسازی کرد و یک طاق دفن خانوادگی را در آن ترتیب داد. اتفاقاً او و همسرش در آنجا به خاک سپرده شدند.
علاوه بر این، شیپوف با غیرت متعهد به احیای مزرعه اسب شد، یک کارخانه پنیرسازی ساخت، از استادان سوئیس دعوت کرد تا در آن کار کنند، تالاب ها را تخلیه کرد، روش تناوب زراعی ده مزرعه را که در آن زمان پیشرفته بود، سازماندهی کرد. آکارخانه مکانیک روستا و حتی یک کلینیک دامپزشکی. این کارخانه ابزار کشاورزی تولید می کرد، کارخانه پنیر روی شیر 200 گاو از بهترین نژادهای لبنی کار می کرد که شیپوف به طور خاص برای تولید پنیر خریداری کرد. به زودی، املاک بی سود به یکی از نمونه ها در منطقه مسکو تبدیل شد. برای چنین شایستگیهایی، انجمن کشاورزی به شیپوف مدال طلا داد.
پس از مرگ صاحب زمین باشکوه، املاک اوستاشوو به دست پسرش فیلیپ رسید.
صاحبان خانواده رومانوف
فیلیپ نیکولایویچ نه تنها زمین و یک ملک در نزدیکی ولوکولامسک، بلکه چهار کارخانه بزرگ نیز به دست آورد که دو تای آنها مشخصات متالورژیکی داشتند. شاید دقیقاً به این دلیل بود که صنعتگر ثروتمند وقت نداشت هم به تولید فلز و هم به کشاورزی بپردازد، او ملک را فروخت. ژنرال نپوکوچیتسکی، نیکوکار کوزنتسوف، میلیونرهای اوشکوف به نوبه خود صاحبان آن شدند. در سال 1903، کنستانتین کنستانتینوویچ رومانوف (نوه نیکلاس اول) از املاک اوستاشوو خوشش آمد. شاهزاده از زندگی سرمایه ای پر از ریا خسته شده بود. املاک نمونه و بزرگ، احاطه شده توسط طبیعت شگفت انگیز، برای طبیعت خلاق ظریف او ایده آل بود. پس از خرید آن از Ushkovs، او با تمام خانواده به اینجا نقل مکان کرد. شاهزاده شعر می گفت. در اینجا قطعه ای از یکی از آنها است که به مالکیت جدید او تقدیم شده است:
در اوستاشوو در سال 1906 دخترش ورا به دنیا آمد. او دوران کودکی خود را در این ملک گذراند، که همیشه در خاطراتش با اشتیاق در مورد آن می نوشت، اما با اندوهی جزئی از آنچه به طور غیرقابل جبرانی از دست رفته بود. خانوادهمشغول اسبسواری، پیادهروی در روضه و پارکی شگفتانگیز بود که به تدریج از بین رفت. در حالی که املاک متعلق به رومانوف ها بود، هیچ نوآوری در اینجا انجام نشد.
بیایید چند کلمه دیگر در مورد ورا کنستانتینونا بگوییم. او عمر بسیار طولانی داشت، او در سن 95 سالگی درگذشت. این او بود که آخرین نماینده خانواده رومانوف بود.
کودکی او برای مدت کوتاهی بدون ابر و شاد بود. در سال 1914، برادرش اولگ کنستانتینوویچ در جنگ درگذشت. تشییع جنازه در املاک برگزار شد. جسد پسری 21 ساله بر روی تپه ای به نام واسیوتکینا گورکا به خاک سپرده شد. کلیسای اولگ بریانسکی بر فراز قبر ساخته شد. اکنون آن را کلیسای سرافیم ساروف می نامند. این در منطقه Volokolamsky منطقه مسکو در روستای Ostashevo واقع شده است. متأسفانه، شایعاتی وجود داشت که اقوام جواهرات (به ویژه یک چکر طلایی) را در تابوت اولگ کنستانتینوویچ قرار می دهند. از این رو، افراد حریص قبر را شکستند و جسد را هتک حرمت کردند و آن را درست در جاده رها کردند. حملات خرابکاران به قبر تاسف ادامه یافت تا اینکه در سال 1969 به قبرستان روستا منتقل شد. البته دیگر جواهری در آن نبود.
مشکلات در املاک اوستاشوو با مرگ قهرمانانه یک افسر جوان ختم نشد. در سال 1915، درست در مقابل ورا کوچک، پدرش کنستانتین کنستانتینوویچ بر اثر آسم درگذشت. پس از آن، خانواده املاک مورد علاقه خود را ترک کردند و به سنت پترزبورگ نقل مکان کردند، جایی که قبل از انقلاب در کاخ مرمر زندگی می کردند.
پس از انقلاب
این اتفاق افتاد که املاک اوستاشوو در منطقه ولوکولامسکعلاقه مند به مقامات محلی بنابراین، در زمان شوروی نه به یک آسایشگاه، نه به اردوگاه کودکان یا هیچ سازمان مهم دیگری که بتواند به حفظ ساختمانها کمک کند، تبدیل نشد. از این رو بلافاصله پس از انقلاب توسط اهالی محل غارت شد. با این حال، در سال 1922 موزه ای در داخل دیوارهای آن ایجاد شد که تا سال 1925 وجود داشت.
دوران تغییر جدید بر رود روزا نیز تأثیر گذاشت که بر روی آن یک نیروگاه برق آبی و مخزن روزا ساخته شد. سواحل آن به طور قابل توجهی تغییر کرده است. اکنون آنها نه تنها در روستای Ostashevo، بلکه اردوگاه های پیشگام، خانه های استراحت، مناطق پیاده روی نیز قرار دارند. زمانی که مخزن در حال پر شدن بود، بخشی از پارک با حوضچه ها باید زیر آب می رفت.
کلیسای اسکندر در سال 1930 تخریب شد، خانه دو طبقه ساخته شده توسط اوروسوف در سال 1940 تخریب شد. در همان سال، حصار آهنگری و چهار غرفه غرفه برچیده شد. جنگ جهانی دوم به ساختمان های دیگر هم رحم نکرد. نبردهای شدیدی در جهت ولوکولامسک وجود داشت ، گلوله باران دائماً انجام می شد و در نتیجه تخریب در مقیاس بزرگ در املاک رخ داد.
امروز
برای مدت طولانی (تا سال 1957) روستای Ostashevo در منطقه Volokolamsk یک مرکز منطقه ای بود. حتی یک مدرسه تربیت معلم راه اندازی کردند. در سال 1950، بر روی پایههای عمارت ویران شده، ساختمان جدیدی به سبک نئوکلاسیک استالینیستی ساخته شد. امروز نیز ویران شده است.
برخی از تورهای منطقه مسکو شامل بازدید از این املاک ویران شده است. اگر به اینجا سر بزنید، خواهید دیدبرج حیاط اسب، همان برج که توسط الکساندر موراویف ساخته شد. صفحه ساعت روی آن نقاشی شده است، اما هیچ کس نمی داند ساعت واقعی که در سال ساخت نصب شده، کجا رفته است. شما همچنین می توانید از Vasyutkina Gorka صعود کنید، جایی که کلیسای مقبره اولگ بریانسکی تاکنون حفظ شده است. این بنا بر اساس پروژه M. M. Peryatkovich و S. M. Deshevov ساخته شده است. زمانی این افراد معماران مشهوری بودند. در مجاورت کلیسا یک ناقوس ساخته شده به سبک معماری پسکوف است.
همه ساختمان های دیگر در وضعیت بسیار بدی هستند. با این حال، امیدهایی برای بازسازی این املاک وجود دارد. آنها عمدتاً با افزایش علاقه به سرنوشت خانواده رومانوف در میان نسل فعلی مرتبط هستند. تاریخچه املاک اوستاشوو نیز به خانواده باستانی آنها مربوط می شود، بنابراین به احتمال زیاد یک نیکوکار وجود خواهد داشت که با سرمایه گذاری در بازسازی این گوشه زمانی شگفت انگیز موافقت می کند.
موزه
اکنون در یکی از ساختمان های حفاظت شده املاک شعبه ای از Sberbank و همچنین یک موزه تاریخ محلی وجود دارد. چندین اتاق دارد. این نمایشگاه ها در مورد تاریخ منطقه از دوران باستان تا دوران مدرن صحبت می کنند. حتی استخوان های ماموت نیز در میان نمایشگاه ها وجود دارد. مکان بزرگی در نمایشگاه توسط عکس ها و وسایل شخصی صاحبان سابق املاک - موراویوف ها ، رومانوف ها ، شیپوف ها اشغال شده است. همچنین در میان نمایشگاهها سماورهای روسی، لباسهای دهقانان قرن 17-19، ابزار، ظروف، صندوقها و سایر ظروف خانگی وجود دارد. این موزه از چهارشنبه تا یکشنبه پذیرای بازدیدکنندگان است. ساعت کاری از 10:00 الی 17:00. میتونی به اینجا برسیبدون کمک دیگری. برای انجام این کار، باید از مسکو به ولوکولامسک با قطار بروید و سپس با اتوبوس معمولی که به روستا می رود بروید. اوستاشوو این موزه در کجا واقع شده است، هر ساکنی می داند. علاوه بر این، می توانید با یک گروه تور از املاک بازدید کنید.